طعم تعجب

ساخت وبلاگ

طعم تعجب

راه نجات ما نه در دانستن بلکه در آفریدن نهفته است.(فلسفه، معرفت و حقیقت، نیچه ص 100)

اورهان پاموک نویسنده ی معاصر ترکیه که جایزه ی نوبل ادبیات سال 2006 را از آن خود کرد، به رمان هایی چون کتاب سیاه، نام من سرخ، مو قرمز، برف و موزه ی معصومیت شهرت دارد. او بارها به دانشگاه های آمریکا و اروپا دعوت شده است تا تجربه ی نویسندگی خود را در قالب سمینار یا واحد درسی ارائه کند. پاموک هم به این دعوت ها لبیک گفته است و حاصل سخنرانی ها و تدریس هایش در سه کتاب با حجم کم به چاپ رسیده است. کتاب چمدان پدرم(سه گفتار در باره ی نوشتن) و رمان نویس ساده نگر و رمان نویس اندیشمند و با و بی تکلف(درس گفتارهای داستان نویسی) انعکاس یافته است. در این مقال و مجال، نکات برجسته ای را که در کتاب «چمدان پدرم» بیان کرده است، با کسانی که علاقه مند آفرینش یک اثر مکتوب هستند، در میان می گذارم.

- نوشتن انتقال این نگاه معطوف به درون ما به واژه ها و نیز عبور انسان از درون خود و پی جویی صبورانه، سرسختانه و سرخوشانه ی جهان نو است./18

- برای نویسنده شدن، قبل از صبر و ریاضت، باید در درونمان انگیزه ی فرار از شلوغی، مردم، زندگی روزمره و چیزهای معمولی و پناه بردن به یک اتاق باشد./21

- بر این باورم که ادبیات ارزشمندترین گنجینه ای است که آدمیزاد برای درک و شناخت خود آفریده است./22

- نویسنده ای که با کتاب هایش به یک اتاق پناه می برد و در درون خود سفر آغاز می کند. با گذر سال ها، در آنجا اصول تخطی ناپذیر ادبیات خوب را هم کشف خواهد کرد. ادبیات مهارت روایت داستان خود به مثابه ی داستان دیگران است./22

- نوشتن و خواندن گویی خروج از یک جهان و آرام گرفتن در شگفتی و غرابت جهان دیگر بود./25

- به نظر من نویسنده بودن توقف بر روی زخم های پنهانی است که در درون خود داریم و صرفا تا حدی از وجود آنها مطلعیم. نویسندگی یعنی کشف و شناخت صبورانه ی زخم ها و تبدیل آنها به پاره ای از هویت خودآگاه مان./28

- کسی که سال ها در خلوت و تنهایی می نویسد، می خواهد صدایش را به جهانی بی مرکز برساند./28

- برای این می نویسم که فقط با تغییر دادن واقعیت، می توانم آن را برتابم./33

- برای این می نویسم که به جاودانگی کتابخانه ها و ماندگاری کتاب هایم در قفسه ها به طور کودکانه ای ایمان دارم./33

- برای احساس خوشبختی باید هر روز مقداری به ادبیات بپردازم. مثل بیمارانی که باید روزانه یک قاشق از دارویی خاص بخورند./40

- ترجیح می دهم کتابی بخوانم که نویسنده اش مرده باشد. برای این که سایه ی یک حسادت کوچک، طعم تعجب و تحسین قلبی ام را تلخ نکند./41

- بهترین درمان و بزرگترین منبع خوشبختی، روزانه نیم صفحه خوب نوشتن است./41

- دنیا آکنده از مجازات هایی است که انسان را از آرامش ادبیات دور می کند./43

- رمان پاره ای از خیالی را که ما برای فراموش کردن دنیای رنج آور به آن پناه می بریم به هم می پیوندد و یکپارچه می کنند./46

- زیباترین سویه ی نویسندگی، اگر نویسنده ای خلّاق باشید، توانایی فراموش کردن دنیا مانند کودکان، توانایی احساس بی مسئولیتی در حین بازی و تفریح دلخواه است./48

- آیزر مبدع نظریه ای ادبی معطوف به مخاطب است. او می گوید: معنای یک کتاب زمان خوانده شدن شکل می گیرد./51

- موضوع ما(در رمان) تغییر دادن آن دیگری، بیگانه و دشمن ای است که در ذهن خود داریم./57

- هنر رمان، مهارت نقل داستان خودمان به عنوان داستان دیگران است./58

- هنر رمان به من آموخت که توانایی تشریک احساس حقارت هایی که مانند راز می خواهیم پنهان شان کنیم. با دیگران، به ما آزادی می دهد./63

- ادبیات خوب، استعداد ما را در تصور خود به جای دیگری مورد خطاب قرار می دهد و نه قدرت داوری مان را./65

- هنر رمان یکی از سنگ بناهای اصلی است که در کنار موسیقی ارکسترال و نقاشی پسانوزایی، اروپا را اروپا ساخته و هویت اروپایی را تعریف و نمایان کرده است./66

- آنچه مرا به نقاشی یا نوشتن می پیوندد، آرزوی پناه بردن به دنیای دوم است که از این دنیای عادی و آشنای آزارنده و خفه کننده و نومیدکننده، به مراتب ژرف تر و پیچیده تر و پربارتر است./69

- بسیاری اوقات، بیش تر از خود زندگی، معنایی که به آن می دهیم دلیل احساس خوشبختی یا بدبختی ماست. همه ی عمرم را برای بررسی این معنا صرف کردم./70

- به نظرم این سخن مالارمه که هر چیزی که در دنیا وجود دارد برای ورود به کتاب است، کاملا درست است. رمان ها هنوز بزرگترین استعداد آدمیزاد، یعنی قوه ی تخیل و توان درک دیگران به بهترین شکل ممکن بازمی نمایانند./71

+ نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم شهریور ۱۴۰۱ ساعت 18:51 توسط عباس فضلی  | 

تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 103 تاريخ : يکشنبه 1 آبان 1401 ساعت: 14:21