کوبیدن بر طبل معهود

ساخت وبلاگ

 کوبیدن بر طبل معهود

    به عادت مألوف پس از اقامه ی نماز صبح، دو صفحه قرآن خواندم. در ص 527 قرآن عثمان طه آمده است ان الذین لایومنون بالاخرة لیسمون الملائکة تسمیة الانثی(نجم/27) بعد از قرائت، متوجه شدم که از زاویه ی قرآن، مؤنث خواندن فرشتگان امری نامطلوب است و این را به کافران نسبت می دهد. البته پیش از این هم، تقسیم بندی مذکر و مؤنثی در مواجه با امور الهی و انسانی را غیر منصفانه خوانده بود.(تلک اذا قسمة ضیزی)

      اما ما بسان اعراب جاهلی در خیال خود هنوز فرشتگان را زنانه و بالدار می پنداریم و تلقی مان از حوریان هم غیر از این نیست. حال آن که این نگاه مردود است.

    پس از آن سراغ مطالعه ی مجله ی بخارا ویژه ی داریوش شایگان رفتم در ص 593 آمده است:

     " انقلاب میجی ژاپن تا حدودی همزمان با انقلاب مشروطه ایران است و شباهت های بسیاری می توان میان این دو انقلاب که زمینه ساز گذار از فرهنگ فئودالی به سرمایه داری شدند؛ یافت. ازجمله اعزام دانشجویان به فرنگ. اما ژاپنی ها بر خلاف ایرانی ها دانشجویان خود را برای تحصیل در رشته های پزشکی و مهندسی و برخی صنایع و هنرها به غرب گسیل نکردند بلکه عمدتا آنها را برای تحصیل علوم انسانی و به ویژه فلسفه نزد فلاسفه بزرگ آن زمان روانه کردند تا بر خلاف ما ایرانی ها با آبشخور های تمدن غرب آشنا شوند و آنگاه به سرزمین خود باز آمدند و کردند آنچه را که می بایست می کردند. در حالی که ما با مظاهرتمدن غرب آشنا شدیم و برخی از دانشجویان ما نیز بستری فراهم کردند برای اثر شگرفی چون حاجی بابای اصفهانی جیمز موریه.

      از همان زمان تاکنون بر طبل معهود خویش می کوبیم و کمتر به ژاپنی ها در این زمینه تأسی می کنیم. اگر چنین بود؛ می بایست همانند آنان شاهکار فلسفی سده ی بیستم جهان یعنی هستی و زمان هایدگر چندین بار ترجمه می شد. حال آن که ترجمه ی ژاپنی آن دوازده سال پس ازچاپ نخست آن در بهار 1927 در آلمان روانه ی بازار شد و طی سه دهه پس از آن پنج ترجمه ی دیگر از همین کتاب به ژاپنی در دسترس خوانندگان قرار گرفت و تا زمان چاپ ترجمه ی کامل به فارسی هفت بار به ژاپنی ترجمه شده است. ما غافل از این حقیقت هستیم که عقل ژاپنی ها در چشمشان نیست بلکه سر جای خود است عقل ما کجاست؟ فقط خدا می داند و بس!

     با مراجعه به مقدمه ی مترجم، سیاوش جمادی بر"هستی و زمان"، این نکته تأیید می شود آنجا که نوشته است: در ترجمه ی این اثر ژاپنی ها حتی بر انگلیسی ها، فرانسوی ها و اسپانیایی ها، که به هر حال زبان آن ها با آلمانی ها همگن تر است؛ پیشی جسته اند. سال 1939 یعنی دوازده سال پس از نخستین چاپ هستی و زمان(بهار1927) که همزمان هم به صورت جداگانه و هم در شماره هشتم سالنامه ی پدیدارشناسی و پژوهش پدیدارشناختی در آلمان انتشار یافت؛ ترجمه ی ژاپنی آن نیز روانه ی بازار شد و طی سه دهه پس از آن پنج ترجمه ی دیگر از همین کتاب به زبان ژاپنی در دسترس خوانندگان قرار گرفت و تا آنجا که من می دانم؛ این اثر تاکنون هفت بار به زبان ژاپنی ترجمه شده است.(ص 13)

       در مقدمه ای که سید عبدالله انوار بر کتاب " گزارش شکارهای ناصرالدین شاه قاجار( 1279-1281 ه ق) با تصحیح و پژوهش فاطمه قاضیها نوشته آمده است: ژاپن در همین زمان به امر دریاسالار پریِ امریکایی  در گشوده می گردد و حکومت میجی با درایت، سیاست روز جهان را تشخیص می دهد و آن چنان کشور پیش می برد تا ژاپونی را در برابر امپراتور روس می ایستاند  و در بندر پرت آرتور سپاه روس را زیر و رو می کند؛ روسی که بر اثر نادانی و نالایقی و ستم پیشگی خاندان قاجار سرزمین های آن سوی ارس را می بلعد و سال های بعد با نهایت وقاحت در سرنوشت مردمان این سوی ارس جنایت می کند. هر ورق از اوراق تاریخ این دویست ساله را بنگرید به صورتی عدم تعلق حکومت حاکم را بر محکوم ایرانی نشان می دهد و اگر قلم بخواهد آنها را به روی کاغذ آرد؛ هفتاد من کاغذ می شود.(ص 13)

در آستانه ی 55 سالگی دلم گرفت از این همه اشتباهات تفسیری و تاریخی.

تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 201 تاريخ : سه شنبه 2 مرداد 1397 ساعت: 18:55