داوری تاریخ

ساخت وبلاگ

داوری تاریخ

     امروز صبح داشتم جلد دوم کتاب " خاطرات سیاسی اجتماعی" دکتر صادق طباطبایی می خواندم در بخش گفتگو، ایشان ضمن بیان مراسم تدفین و ترحیم دکتر شریعتی در دمشق و بیروت می گوید: بعد از برگزاری مراسم هفتم در زینبیه، عده ای از روحانیون ایران و نیز ایادی شاه در لندن به شدت علیه آقای(موسی) صدر وارد معرکه شدند. خوب است برای نشان دادن مخالفان آقای صدر عین متن نامه علامه عسکری به معاون آقای صدر در مجلس اعلای شیعیان مرحوم آیت الله شیخ مهدی شمس الدین را برای شما بخوانم.

   " حضور شیخ محمد مهدی شمس الدین، پس از سلام، شکایات و اخبار اعتراضات زیادی به من رسیده که شفاهی، کتبی و تلگرافی بوده اند و آن در مورد سید موسی صدر بوده که برای مرگ علی شریعتی که یک فرد کافر به دین و طریقت بود؛ مجلس عزاداری برپا نموده و یک فرد فاسق و بزرگترین دشمن دین و دینداران در تمام دنیا را شخص بزرگواری معرفی نموده است. این عمل خلاف دین است و گمراهی را زیاد می کند و نمی دانم چه جوابی در قیامت خواهد داد. انا لله و انا الیه راجعون والسلام"

    جالب اینجاست که این نامه حتی خطاب به خود امام موسی صدر نوشته نشده است. اما دایی جان به این مسائل اصلا اهمیتی نمی دادند و بی توجه بودند. مراسم چهلم دکتر بسیار باشکوه برگزار شد.(ص 48)

       پیش از این برخورد دیگر روحانیون با اندیشه های شریعتی را ملاحظه کرده بودم مثلا علامه طباطبایی در پاسخ به نامه ای گفته بود:


    " ما با دکتر شریعتی عداوت ذاتی نداریم، مسأله این است که در لابه لای تألیفاتشان مطالبی دیده می شود که با موازین اسلام قابل توجیه نیست. مانند اینکه می گوید: انسان خویشاوند خداست، در حالی که قرآن کریم صریحاً می فرماید: «و خرقوا له بنین و بنات بغیر علم» و می فرماید: «و جعلوا بینه و بین الجنه نسباً» عقیده ای است از عقاید بت پرستان. و می گوید خدا و طبیعت و انسان یک واحد حقیقی است که رهسپار کمال است و صریحاً در کتاب زادگاه من، معاد را انکار می کند و در وصف معراج خود می گوید: استادان مسیحی من مرا وارد بهشت کردند و در بهشت می گشتم در حالی که دستم در دست آنها بود! در صورتی که قرآن صریحاً مسیحی را کافر می داند و می فرماید کافر داخل بهشت نمی شود و نظایر این اشتباهات که زیاد هم هست."

        یا در جای دیگر می نویسد: اين‎جانب نوشته‎هاي دکتر شريعتي را هرگز تصديق نکرده و چنين سخني به احدي نگفته‎ام و نوع مطالب ايشان اشتباه و طبق مدارک ديني اسلامي غيرقابل‎قبول مي‎باشد.

      با این وجود من تردیدی ندارم که هر دو علامه، حتی زحمت گوش دادن یک سخنرانی شریعتی را به خود نداده و کتابی نیز از ایشان مطالعه نکرده بودند. بلکه صرفا به خاطر فضای ضد شریعتی زمانه، موج سوار، تن به این نوشته ها داده اند.

     پس از گذشت نیم قرن، امروز بهتر می توان به داوری تاریخ پرداخت و این گونه موضع گیری ها را سنجش کرد.

تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 228 تاريخ : سه شنبه 2 مرداد 1397 ساعت: 18:55