مقاله

ساخت وبلاگ

بسمه تعالی

عنوان: تجربه اعضای هیات علمی از آسیب های اخلاق دانشجویی: یک مطالعه کیفی پدیدار شناسانه

مقدمه:

        در جهان امروز، آموزش عالی با چالش های بسیاری مواجه است که پاره ای از آنها جدید و غیر منتظره به نظر می آیند. افزایش پیچیدگی نقش و مسئولیت های موسسات آموزش عالی خود منعکس کننده این مهم است (Francisco Marmolejo). بنابراین دانشگاه ها و موسسات آموزشی باید درخصوص آموزش اخلاق به دانشجویان توجه ویژه ای مبذول دارند. و از آنجا که صرف آموزش مسائل اخلاقی منجر به تغییر رفتار در دانشجویان نمی شود باید از به کارگیری اصول و ارزش های اخلاقی آنان نیز اطمینان حاصل نمایند.(Bertolami). چرا که مواردی نظیر تقلب،تخلف اخلاقی و عدم صداقت به طور فزاینده ای هم در محیط کار و هم در مراکز آموزش عالی گزارش شده است(Michael L. Rowland). دانشجویان پزشکی بیان کرده اند که دچار سوء رفتارهای دانشگاهی شده اند (Kamran Hafeez)Hrabak. M و همکاران (2004) در مطالعات خود نشان داده اند که اکثر دانشجویان پزشکی درطول دوره ی تحصیلی خود حداقل یک بار تقلب نموده اند. همچنین بیشترین نوع سوء رفتار بیان شده توسط دانشجویان، امضاء نمودن برگه حضور و غیاب به جای دانشجویان غایب بوده و کمترین سوء رفتارمربوط به پرداخت وجه جهت پاس شدن امتحان بوده است.

     عدم صداقت علمی که معمولا از آن به عنوان تقلب یاد می شود، به یک مشکل رایج در تمام سطوح آموزشی در آمده است. مطالعات مختلف نشان می دهد که سطح تقلب در میان دانشجویان در کالج به طور پیوسته طی چهل سال گذشته افزایش یافته است(Trevor S. Harding). این مشکل باعث ایجاد یک تصور اجتماعی می شود که فارغ التحصیلان، دانش لازم در آن زمینه را ندارند(Stephen M. Rupprecht). با اینکه درتعداد زیادی از دانشگاه های دنیا قواعد رفتاری و کدهایی در این خصوص به کار گرفته شده است. ولی آنها هنوز نیازمند به استانداردهای حرفه ای و اخلاقی خاصی جهت شکل دهی به رفتار و نگرش افراد جوانی که در آینده شغل های متفاوتی را به دست خواهند آورد، هستند(Octavian RUJOIU).

      نتایج مطالعه  Magdalena Iorga (2013) نشان دادکه بیش از 70 درصد از دانشجویان رفتارهای غیر اخلاقی از خود بروز می دهند. اعضای هیات علمی پرستاری به طور فزاینده با رفتارهای بی ادبانه دانشجویان هم در فضای کلاس و هم در محیط بالینی مواجه شده اند (Lori Linn Theodore). در مطالعه  Lashley FR(2001) سه رفتار مخرب در دانشجویان پرستاری مشخص شد که عبارتند از: بی توجهی درکلاس، مشکلات حضور و غیاب و تأخیر.  Eun-Jun Parkبیان می کند که براساس برخی اظهار نظرها، نگرانی درمورد رفتارهای غیراخلاقی نظیر سرقت ادبی و تقلب در دانشجویان پرستاری کره جنوبی وجود دارد. Christina M. Nutt در مطالعه خود نشان داد که پرتکرارترین رفتارهای بی ادبانه شامل بی توجهی درکلاس، عدم نت برداری، بی حوصلگی و بی تفاوتی دانشجویان است.() رفتارهای غیراخلاقی دانشجویان باعث ایجاد نوعی ضعف تعهد  اخلاقی و مسئولیت ناپذیری می شود و این افراد در آینده نمی توانند به صورت اخلاقی عمل نماید (D.D. Carpenter). علاوه براین، رفتار غیراخلاقی دانشجویان می تواند هم به کار اساتید و هم مدیران صدمه بزند (Ludmila Dömeová). اعضای هیات علمی و دانشجویان ادعا می کنند که رفتارهای بی ادبانه تاثیر منفی بر یادگیری -که هدف اصلی آموزش عالی است- می گذارد (Christina M. Nutt). انواع این رفتارها عبارتند از: اختلال در کلاس، عدم توجه جدی، بی احترامی به استاد یا همکلاسی، تأخیر و یا ترک کلاس، عدم صداقت علمی و قلدری (Veronica J. Gallo). در سال 1999مرکز بین المللی تمامیت دانشگاهی (International Center for Academic Integrity) جهت یکپارچه سازی ارزش ها در دانشگاه ها پنج عنصر صداقت، اعتماد، انصاف، احترام و مسئولیت را به عنوان ارزش های اساسی معرفی نمود (Center for Academic Integrity).

     با توجه به بررسی متون مذکور مشخص گردید تحقیقات اندکی در زمینه آسیب های اخلاق دانشجویی به ویژه در ایران صورت گرفته است. با تاکید به این مسآله که تحقیقات مذکور توجه جدی به رفتارهای غیر اخلاقی به ویژه عدم صداقت از دیدگاه دانشجویان داشته اند و با علم به  مهم بودن اخلاق در تمام زمینه ها و سطوح جامعه، محققان بر آن شدند که به مطالعه ای کیفی با هدف تبیین تجربه اعضای هیات علمی از آسیب های اخلاق دانشجویی همت گمارند. براي هدايت اين پژوهش از رويكرد پديدار شناسي استفاده شد. لازم به ذکر است که پدیدار شناسی در واقع روش شناخت دیگران یا پدیده های تجربه شده آنان، به وسیله شنیدن توصیف خود آنان در مورد دیدگاه فردی و ذهنی شان (دنیای درونشان) و با بیان خود آن افراد تا جایی که مقدور است، بدون تفسیر و دخالت پیش فرضهای ذهنی محقق در مورد آن فرد یا پدیده مورد مطالعه می باشد.(Holloway, I. Wheeler, S).

 

روش کار

در اين مطالعه از فنومنولوژي اخلاقی  با تأکید بر دیدگاه Mandelbaum (1955) به منظور جمع آوري داده ها استفاده گردید. روش پدیدارشناسی برای بررسی ویژگی ها و ساختارهای انواع گوناگون تجارب آگاهانه مانند تجربه های حسی، تجربه دینی، تجربه های زیبایی شناختی و تجربه های اخلاقی قابل انطباق است (25). پدیده و بافت رخداد وقوع آن هر دو با هم عامل تفسیری ما برای فهم دنیای شرکت کنندگان و یا حوادث و وقایع مورد بررسی هستند. یک محقق کیفی در یک گفتمان بین موارد کاربردی و تجارب زنده فرد از طریق درگیر شدن منطقی و وارد شدن به دنیای منحصر به فرد و انحصاری شرکت کنندگان به زبان خود شرکت کنندگان ارتباط برقرار می کند (33). هدف مطالعه افراد، حوادث، رخدادها و خدمات در بافت و زمینه وقوع خودشان، در واقع فهم دنیای خودمان و دیگران است. مفسر به عقب و جلو بین پیش زمینه و پس زمینه، موقعیتها و دنیای واقعی شرکت کنندگان حرکت مداوم دارد. چیزی که یک محقق کیفی در جستجوی آن است توافق بر سر ذات پدیده مورد مطالعه است. هدف درک عمیق و تسخیر عصاره و اساس یک پدیده و کسب دانش فراگیر پیرامون آن رخداد خاص است. (34)  

Mandelbaum پژوهش های فراوانی در زمینه ی تجربه اخلاقی به انجام رسانده که حاصل آنها در کتاب "پدیدارشناسی تجربه اخلاقی" به روشنی بازتاب یافته است. تلاش وی برای توصیف و تبیین جایگاه انسان به عنوان عامل یا ناظر در موقعیت های پیچیده اخلاقی و در ارتباط با دیگران، علاوه بر اینکه منظر و امکانات مفهومی جدیدی را برای نگریستن به عالم پیش روی ما می گشاید، نشان می دهد که بدون توجه به نحوه تجربه افراد از موقعیت ها، نمی توان به توصیف درستی از پدیده های انسانی دست پیدا کرد. از دیدگاه Mandelbaum پدیدار شناسی بررسی پدیدارهاست. پژوهشی درباره ی ساختارهای آگاهی و چگونگی پدیدارشدن یا به نظر رسیدن اشیا در آگاهی. بررسی پدیدارشناسانه اشیا با تعلیق حکم به وجود خارجی آنها، دریافت شهودی ما را از اشیا تحلیل و توصیف می کند و از چگونگی شکل گیری پدیدارها در آگاهی ما سخن می گوید (25). يكى از موارد مناسب براى كاربرد روش پديده شناسى پاسخ به اين سؤال است كه آيا نياز به روشن سازى بيشتر پديده اي خاص وجود دارد (26). براي هدايت اين پژوهش از رويكرد پديده شناسي استفاده می شود، زيرا از ديدگاه مورس و فيلد، غنا و عمق يافته هاي حاصل از به كارگيري اين رويكرد، درك واقعيت تجربه را امكان پذير مي سازد(27). پديده شناسي كه روشي نظام مند و دقيق است، به بيرون كشيدن و نمايش ادراكات تجربه انساني در مورد انواع پديده ها می پردازد (28). هدف از تحقيق پديده شناسي توصيف تجربيات به همان صورتي است كه اتفاق افتاده اند(29). این نوع پژوهش، سعي در فهم كامل تر ساختار و معني تجربه انساني دارد.(30) پدیده شناسی دارای دیدگاهی کل نگر است که مطالعه ی انسان و جهان را با یک علم تفسیری و با هدف رسیدن به معنا امکان پذیر می داند. این معنا در متن روابط پیشرونده بین فردی ایجاد می شود. به این ترتیب محقق از عینیت به سوی انتزاع فزاینده پیش می رود (31).  

      پديده چالش های اخلاقی در كشور ما هنوز به درستى تبيين نشده است. و متون و تحقيقات زيادى هم در اين زمينه وجود ندارد. تجربه چالش های اخلاقی را نمي توان به وسيله پژوهش كمي بررسي نمود، زيرا اين تجربه يك پديده كاملاً ذهني است. بنابراين پديده شناسی تفسيري براي شناخت ساختار و جوهره تجربه چالش های اخلاقی مناسب تر به نظر می رسد.  از اين رو  محققان رويكرد فوق را براى بررسى تجربه چالش های اخلاقی نمودند. چرا که پژوهشهای کمی برای کشف تجربه زنده از پدیده هایی که به نحوی با تعاملات انسانی روبرو هستند؛ نعطاف و عمق لازم را ندارند و از طرفی سایر روشهای کیفی نیز در این قلمرو بی تمکین اند، از این رو مناسبترین روش برای شناخت کُنه و عمق تجربه و معنای این قبیل پدیده ها، پدیده شناسی است.(32) همچنین مفروضات اساسی حاکم بر این پژوهش، منطبق بر پارادایم طبیعت گرایی است.

        محیط پژوهش در این مطالعه، دفاتر اعضای هیات علمی در دانشکده ها و بیمارستان ها بود. کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، به عنوان مشارکت­کنندگان در پژوهش در نظر گرفته شدند و به صورت متنوع از اعضای هیات علمی مذکر و مونث در رشته های گوناگون و دانشکده های مختلف انتخاب گردیدند. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و اعضای هیات علمی که تمایل به شرکت در مطالعه داشتند مورد مصاحبه قرار گرفتند.

به منظور جمع آوري داده ها پس از اخذ مجوزهای رسمی مورد نیاز، از مصاحبه عميق، چهره به چهره و نيمه ساختار یافته فردی استفاده شد. برای انجام مصاحبه­ها، ابتدا فهرستی از رشته های مختلف و دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان تهیه گردید. به منظور هدایت مصاحبه، از راهنمای مصاحبه استفاده شد. راهنمای مصاحبه، مجموعه ای تدوین شده از چند سؤال باز پاسخ بود که براساس اهداف پژوهش و نظرات تیم پژوهشی تدوین شده و با هر مصاحبه در صورت نیاز مورد بازنگری قرار گرفت. جمع آوری و تحلیل هم زمان مصاحبه ها به بازنگری و اصلاح راهنمای مصاحبه کمک نمود. البته طی مصاحبه مواردی نیز پیش آمد که برحسب اقتضای روند گفتگو سؤالاتی خارج از راهنمای مصاحبه مطرح شد. اما وجود راهنما باعث شد که پژوهشگر بتواند کنترل بیشتری بر محتوای مصاحبه و طول مدت آن داشته باشد. هر مصاحبه حدودا 60 تا 120 دقیقه طول کشید.

انجام مصاحبه با افراد تا اشباع مفاهیم ادامه یافت. یعنی زمانی که مفهوم تازه ای که به کد جدید نیاز داشته باشد بدست نیامده و تکرار داده ها رخ می داد. در پنج مورد لازم بود محقق جهت کاوش بیشتر برای بار دوم به مشارکت کننده مراجعه نماید و نیاز به انجام مصاحبه مجدد با مشارکت کنندگان بود. از مشاركت كنندگان خواسته می شد تا زمان و مكان مصاحبه را به دلخواه خود تعيين كنند. قبل از شروع هر مصاحبه راجع به اهداف پژوهش، علت ضبط مصاحبه، مشارکت داوطلبانه، محرمانه ماندن اطلاعات و هویت مصاحبه شوندگان، توضیح داده شده و از شرکت کنندگان اجازه ضبط صدا اخذ گردید و رضایت کتبی جهت شرکت در مطالعه گرفته شد. در ابتدای هر مصاحبه، از مشارکت کننده خواسته می شد تا مختصری خود را معرفی نماید و درباره سن مشارکت کننده، رشته تحصیلی، و دانشکده محل اشتغال پرسش هایی مطرح می گردید. سپس سوالات مربوط به پدیده مورد نظر پرسیده شده و کنکاش در مورد تجربیات مشارکت کنندگان از چالش های اخلاقی ادامه می یافت. بحث با حفظ زمان تا آنجا پیش می رفت که مصاحبه گر اطمینان پیدا می کرد مفاهیم ارائه شده را به خوبی دریافت کرده است.

 فرم مصاحبه شامل دو دسته سؤالات بود. يك دسته كه سؤالات اساسي مصاحبه را تشكيل مي دادند و دسته دوم كه سؤالات پيگيري محسوب می شدند. سوالات بر اساس هدف پژوهش و دانش نظری موجود طراحی گردید و در صورت نیاز در حین انجام مصاحبه ها قابل تغییر و اصلاح بود. سؤالات اساسی شامل: چه تجربیاتی در زمینه چالش های اخلاقی دارید؟ در ارتباط با اخلاقیات و چالش های مربوط به آن چه خاطراتی به ذهنتان می رسد؟

پژوهشگر تلاش می نمود تا پاسخ مشاركت كنندگان به هر كدام از سؤالات مذکور را با استفاده از سؤالات و جملات پيگيری كننده نظير «مي توانيد بيشتر توضيح دهيد؟» یا «وقتی که می گویید ....... منظور شما چيست؟» دقیقاً آشکار نماید. سؤال هاي پيگيري كننده بر اساس اطلاعاتي كه مشاركت كننده ارائه مي نمود، جهت روشن تر شدن مفهوم مورد مطالعه مطرح می شدند.

مصاحبه ها تا دستيابى به داده هاى عميق و کافی ادامه يافته و با کسب اجازه از مشاركت كنندگان، با کمک دستگاه ضبط صدا، ضبط شده و بلافاصله بعد از اتمام مصاحبه، در همان روز پس از گوش دادن چندين باره، در اسرع وقت متن مصاحبه ها کلمه به کلمه روی کاغذ نوشته و نسخه برداری شد تا بازخورد لازم برای مصاحبه های بعدی و یا کفایت داده ها را فراهم نماید. مصاحبه های نوشته شده مجدداً با اطلاعات ضبط شده مطابقت داده شد. کلمات کلیدی یا کدهای مورد نظر از متن ها استخراج شده و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

اطلاعات دموگرافيك شركت‌كنندگان، با استفاده از روشهای آمار توصيفي، تحليل شد. پژوهشگر جهت جلوگيري از تأثير و دخالت افكار و اعتقادات شخصي خود در مطالعه، قبل از شروع پژوهش و همچنين در طي مراحل گرد‌آوري و تحليل داده‌ها، آنها را مشخص نموده و كنار گذاشت. روش تجزیه و تحلیل داده های کیفی در این مطالعه روش پدیدارشناسی اخلاقی   Mandelbaum (1969) بود. رویکرد پدیدارشناسانه Mandelbaum  در تحلیل تجربه های اخلاقی از اندیشه هوسرل بنیانگذار پدیدارشناسی تبعیت کرده است.  Spiegelberg  با تامل در پدیدارشناسی هوسرل، این رویکرد را در چند گام مشخص نموده است:

گام نخست با بررسی پدیده های جزئی آغاز می شود. در این گام آنچه بیش از هر چیز مهم است، دریافت یا شهود ابتدایی و خامی است که از پدیده داریم. در مرحله دوم پس از شهود ابتدایی پدیده ها آنها را تحلیل می کنیم. البته تحلیل پدیده ها به این معنا نیست که آنها را به اجزای جداگانه ای تجزیه کنیم، بلکه به معنای تفکیک اجزای تشکیل دهنده پدیده ها و روابط آنها با پدیده های مشابه است. با قرار دادن پدیده ها در دسته های خاص، ویژگیهای آنها و روابطی را که با یکدیگر دارند را توصیف می کنیم. در مرحله سوم از میان این پدیده ها دسته هایی را که حول محور واحدی قرار دارند جدا می کنیم. در گام چهارم به بررسی نحوه های پدیدار شدن می پردازیم. گام پنجم تحلیل و توصیف چگونگی شکل گیری پدیده ها در آگاهی ما است. گام ششم تعلیق است که در آن صرفا به آنچه در آگاهی ما برای ما پدیدار می شود یا به نظر می رسد اکتفا می کنیم. این مرحله تحویل پدیدارشناختی نام دارد (Phenomenological reduction) (25). با انتزاع مفاهیم و به منظور توصیف پدیده مورد مطالعه تعریفی جامع از «تجربه چالش های اخلاقی در اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان» ارائه گردید و در پایان به ازای هر مفهوم، شواهدی از متن داده ها نقل قول شد.

جهت تاييد روايي و دقت  تحقيق در مطالعه حاضر، چهار ملاک ارایه شده توسط لینکن و گوبا، شامل معتبربودن، اطمينان پذيري و قابليت تأييد و قابلیت انتقال داده ها  مورد بررسي قرار گرفت. افزایش تعداد مصاحبه ها اولین گامی بود که پژوهشگر برای افزایش صحت داده ها به کار برد. محقّق کوشید تا ارتباط خود را با شرکت کنندگان بیشتر کند. بعد از پیاده کردن مصاحبه ها، يافته هاى مطالعه به مشاركت كنندگان ارائه شده و آن ها نظرات خود را در مورد هماهنگى يافته ها با تجربيات خود به محقق ابراز می نمودند و صحت و سقم آنها را ارزیابی می کردند.

براي تضمين اطمینان پذیری، علاوه بر محققین، از عده ای از همکاران متخصص تحقیقات کیفی نیز خواسته شد تا متون را مورد بررسی قرار دهند تا صحت فرایند تجزیه و تحلیل ارزیابی شود. فعاليت هاي ديگري كه در طول انجام اين پژوهش به موثّق بودن آن كمك می نمود عبارت بودند از: هدايت پژوهش بر اساس طرح تحقيق، ضبط گفته هاي مشاركت كنندگان و مكتوب كردن آنها.

پژوهشگر با حفظ مستندات در تمام مراحل پژوهش قابليت تأييد پژوهش را تضمين می نمود. علاقمندى پژوهشگر به پديده تحت مطالعه، درگیری مداوم با داده ها، بازنگری ناظرین و متخصصان تحقیقات کیفی، جستجو برای شواهد و مقالات مغایر و همچنين، تلاش براى كسب نظرات ديگران در اين زمينه از ديگر عوامل تضمين كننده قابليت تأييد بود. علاوه بر اين، پژوهش حاضر به صورت تيمي و با راهنمايي و نظارت صاحب نظران انجام گردید كه هم اطمينان پذيري داده ها و هم قابليت تأييد را امكان پذير نمايد. در اين پژوهش، برای افزایش قابلیت انتقال داده ها در زمان نمونه گیری، از نمونه گیری هدفمند استفاده شده و مصاحبه با مشارکت کنندگان متفاوت با حداکثر تنوع انجام شده و نقل قول های مستقیم و مثال ها ارائه گردید.

به منظور رعایت ملاحظات اخلاقی، جهت حضور در محيط پژوهش و جمع‌آوري داده‌ها، مجوز های لازم اخذ شده و معرفی نامه ارائه گردید. در تمام مراحل نسبت به حقوق مشارکت کنندگان احترام قائل بوده و حقّ انتخاب ايشان جهت شركت در پژوهش رعايت شد. قبل از جمع آوری داده ها، اهداف مطالعه، نحوة همكاري و روشهاي جمع‌آوري و ضبط داده‌ها، بيان شده و پس از تأكيد بر حفظ محرمانگي كلية اطلاعات به دست آمده، رضايت كتبي از مشاركت‌كنندگان اخذ گردید. به مشاركت كنندگان یادآوری شد كه در هر مرحله اي از پژوهش مي توانند انصراف خود را از شركت در پژوهش اعلام نمايند و در این حالت کلیه نوارها پاک شده و یا به ایشان تحویل داده می شود. مشخصات مشارکت کنندگان در طول پژوهش و بعد از آن به صورت محرمانه حفظ شده و نام مصاحبه شوندگان در روی نوارها و متون پیاده شده درج نشده و از کدها و ارقام استفاده گردید. در تمام مراحل تحقیق، نهایت امانت داری و صداقت در استفاده از منابع و متون رعایت شد. این پژوهش حاصل طرح تحقیقاتی است که با حمایت مالی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان انجام گردیده و با کد اخلاقی ؟؟؟ در تاریخ ؟؟؟ تصویب گردیده است.

 

یافته ها

در این مطالعه کیفی پدیدارشناسی 20 نفر از اساتید دانشکده های پزشکی، پرستاری و مامایی، پیراپزشکی، بهداشت، دندانپزشکی و داروسازی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان مورد مصاحبه قرار گرفتند. 55% آنها مذکر و 45% مونث بودند. میانگین سنی مردان و زنان به ترتیب 08/5±44 و 3±42 سال و میانگین سابقه کاری آنها در مردان و زنان به ترتیب 6±16 و 03/6±14 سال بود. ویژگیهای دموگرافیک مشارکت کنندگان در پژوهش به تفکیک جنسیت در جدول شماره 1 ذکر گردیده است. پس از تحلیل متن مصاحبه ها در نهایت سه مضمون و 9 طبقه حاصل گردید. مضامین حاصله تحت عناوین تغییر ارزش ها، بیراهه روی و چالش های مدیریتی نامگذاری گردیدند. تجربه اعضای هیات علمی از آسیب های اخلاق دانشجویی با استفاده از مضامین و طبقات استخراج شده به این شکل تعریف گردید: «در بررسی آسیب شناختی اخلاق دانشجویی با استفاده از تجربیات اعضای هیات علمی با تغییر ارزش ها و بیراهه روی در دانشجویان مواجه می شویم. این تغییرات سبب بروز مشکلاتی نظیر بی تفاوتی، کمبود وجدان کاری، فریبکاری، طلبکار بودن، ترویج ضد ارزش ها و الگویابی نادرست در دانشجویان می شود. چالش های مدیریتی نیز به این آسیب ها دامن می زند و بی توجهی به نیازهای دانشجویان، فقدان همدلی و تبعیض بین آنها می تواند سبب افزایش آسیب های اخلاق دانشجویی گردد.»

 

جدول شماره 1. ویژگیهای دموگرافیک مشارکت کنندگان در پژوهش به تفکیک جنسیت

متغیر

مذکر

مونث

جمع کل

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

دانشکده

پزشکی

2

50%

2

50%

4

20%

پرستاری و مامایی

1

75%

3

25%

4

20%

پیراپزشکی

2

50%

2

50%

4

20%

بهداشت

2

50%

2

50%

4

20%

دندانپزشکی

2

100%

-

-

2

10%

داروسازی

2

100%

-

-

2

10%

جمع کل

11

55%

9

45%

20

100%

سن (سال)

08/5±44

3±42

4±43

سابقه کار (سال)

6±16

03/6±14

6±15

 

1-      تغییر ارزش ها

ارزش هایی نظیر رعایت اخلاق حرفه ای، احساس مسئولیت در قبال انجام وظایف و در قبال مددجویان، اهمیت قائل شدن نسبت به ارزش های حرفه و احترام به دیگران از جمله مسائلی است که در تربیت اخلاقی دانشجویان باید مد نظر قرار گیرد. از نظر اعضای هیات علمی مسائلی نظیر بی تفاوتی، کمبود وجدان کاری، فریب کاری و طلبکار بودن از جمله آسیب های اخلاق دانشجویی است که در دانشگاه مشاهده می شود.

1-1. بی تفاوتی

عدم توجه به رسالت و ارزش های دانشجویی می توانند باعث بروز حالت بی تفاوتی در دانشجویان شود و سبب گردد رعایت یا عدم رعایت ارزش های اخلاقی برای آنها یکسان جلوه نماید. در این صورت تنها موضوعی که مهم خواهد بود اتمام تحصیلات، دریافت مدرک تحصیلی و فارغ التحصیل شدن است.

«اگه به کلاس درس حتی دیدگاه خرید و فروش کالا داشته باشیم، دانشجو در قبال هزینه هایی که متقبل میشه خدمات گران قیمتی مثل دانش رو تحویل میگیره. اما دانشجویان نسبت به گذشته بی تفاوت تر شدن و ظاهرا ترجیح میدن در کوتاه ترین زمان دروس رو بگذرونن و به مدرک خودشون برسن. حتی بعضیها با اجبار حضور و غیاب در کلاس حضور دارند و حتی در حضور فیزیکی نیز مشغول چت در اینترنت و سرکشی به فضای مجازی هستند.» (مشارکت کننده شماره ؟ استاد دانشکده پزشکی)

1-2. کمبود وجدان کاری

داشتن وجدان کاری و حس مسئولیت و پرورش این حس در دانشجویان، تاثیر زیادی بر آینده حرفه ای و موفقیت حرفه ای آنها خواهد داشت. این امر می تواند سبب رضایت مندی درونی و بیرونی از طرف مسئولین، همکاران و مددجویان گردد.

«مسئولیت پذیری دانشجوها نسبت به بیمارها کم شده. همه اش دوست دارن دنبال کارهای شخصی برن. براشون مهم نیست کارهای مربوط به بیمار تموم بشه. وجدان کاریشون کمه. خیلی وقتها رو سر بیمار موبایل بازی می کنن. دائم تو شبکه های اجتماعی هستند. مثلا سرم بیمار قطع شده اصلا توجه نمی کنن.» (مشارکت کننده شماره ؟ استاد دانشکده پرستاری و مامایی)

1-3.  فریبکاری

رواج ضد اخلاقیات در قشر دانشجو نیز همانند سایر اقشار دیده  می شود و متاسفانه برخی از ویژگیهای رفتاری ناپسند نظیر دروغگویی و تقلب در برخی دانشجویان مشاهده شده و امری عادی و معمولی برای آنها تلقی می شود.

«... حتی یکی از دانشجوها مقاله یکی دیگه رو به اسم تکلیف خودش تحویل داده بود. یعنی فقط اسم طرف رو پاک کرده و اسم خودش رو گذاشته و میگفت که خودش کار رو بعد از کلی تلاش انجام داده. بعد از چند وقت لو رفت که چیکار کرده.» (مشارکت کننده شماره ؟ استاد دانشکده پرستاری و مامایی)

1-4. طلبکار بودن

نسل جدید دانشجویان احساسات و دیدگاه متفاوتی دارند. در برخورد آنها با همکاران و اساتید تغییراتی ایجاد شده و بسیاری از ارزش ها و احترامات نادیده گرفته می شود. در حالی که نسل های قبل تواضع و فروتنی بیشتری نسبت به اساتید خود داشته و با احترام بیشتری برخورد می نمودند.

«دانشجوها حالت تدافعی دارن نسبت به مربیشون. احساس می کنن همیشه باید حق با اونها باشه. ظرفیتشون برای شنیدن انتقاد کمه. همیشه اعتراض می کنن و انتظار دارن همه قوانین طبق شرایط اونها تنظیم بشه. مثلا کارآموزی ها با شیفت هاشون هماهنگ بشه که بتونن کاردانشجویی برن.» (مشارکت کننده شماره ؟ استاد دانشکده پرستاری و مامایی)

2-      بیراهه روی

با توجه به تکامل نیافتگی رفتارها و کردارهای دانشجویان و با توجه به اینکه شکل گیری شخصیت اجتماعی و حرفه ای آنها در دوران دانشجویی و در محیط دانشگاه صورت می گیرد، وجود هر گونه مسائل غیر اخلاقی و رواج آنها و حضور الگوهای نامناسب در جامعه آموزشی می تواند سبب بیراهه روی دانشجویان شود. طبقات حاصل از این مضمون در داده های حاصل از مصاحبه با اساتید، به شکا ترویج ضد ارزش ها و الگویابی نادرست نامگذاری گردیدند.

2-1. ترویج ضد ارزش ها

برخی دانشویان می پندارند آزادی به این معناست که هر فرد هر طور که دوست دارد در هر محیطی وارد شود و هر نوع پوششی برای هر نوع محیطی حتی محیط های آموزشی منعی ندارد. این افراد در حقیقت اهمیتی برای موقعیت خود به عنوان یک دانشجو قائل نبوده و به ارزش های حرفه ای پایبند نیستند.

«ظاهر خیلی از دانشجوها واقعا مناسب نیست. با آرایش غلیظ وارد بیمارستان میشن و همونطوری روی سر مریض حاضر میشن یا با همون روپوش سفید وارد سرویس میشن. ظاهرش هیچی، حداقل به آلودگیش فکر کنن.» (مشارکت کننده شماره ؟ استاد دانشکده پیراپزشکی)

2-2. الگویابی نادرست

اکثر اساتید الگوهای مناسبی جهت دانشجویان هستند و کپی برداری دانشجو از استاد تقریبا همیشه رخ می دهد. دانشجو به عنوان فردی که در پی یادگیری است همیشه به دنبال کسی می گردد که او را سرلوحه و الگوی خود قرار دهد. اما متاسفانه الگوپذیری دانشجویان از اساتید اندک است و دانشجویان بیشتر به سمت الگوهای نامناسب روی می آورند. این مساله یکی از مشکلات جدی در تربیت اخلاقی دانشجویان است. آموزش غیر عمدی اعمال و رفتارهای نامناسب سبب ترویج ضد ارزشها در بین دانشجویان خواهد شد.

«متاسفانه تو بعضی بخش ها الگوهای نامناسب داریم که کارهای غلط انجام میدن. مثلا علائم حیاتی مریض رو بدون دقت کنترل می کنن. یا موقع گرفتن کشت خون اصول رو رعایت نمی کنن. دانشجوها ناخواسته یاد میگیرن و این کارها رو تکرار می کنن.» (مشارکت کننده شماره ؟ استاد دانشکده پرستاری و مامایی)

3-      چالش های مدیریتی

مدیریت مناسب اخلاقیات در محیط های آموزشی بسیار مهم بوده و این امر توسط اساتید مسئولین باید به خوبی اجرا شود که دانشجو بتواند موارد ضد اخلاقی را به خوبی شناسایی نموده و از پیامدهای حاصل از آنها آگاهی یابد. ایجاد جو صمیمانه و رعایت عدالت و انصاف در برخورد با دانشجویان و رفع مسائل و مشکلات آنها می تواند در مدیریت صحیح اخلاقیات موثر باشد. مسائلی نظیر بی توجهی به نیازها، فقدان همدلی و تبعیض از جمله چالش های مدیریتی در اخلاق دانشجویی از نظر اساتید است.

3-1.      بی توجهی به نیازها

رفع نیازهای اخلاقی دانشجویان و تامین منابع اولیه جهت کسب اطلاعات و دانش مربوط به اخلاقیات و معنویات می تواند گام موثری جهت تربیت و آموزش دانشجویان در زمینه مسائل اخلاقی باشد.

«یه نگاه به کتابخانه ها بندازین. متون اخلاقی و معرفتی با نیازهای دانشجوها تناسب نداره. دانشجو به دنبال یافتن پاسخ برای چالش های اخلاقیه که براش پیش اومده. ولی کتابخانه غنی نیست. اساتید متبحر در زمینه اخلاق و احکام پزشکی هم همیشه در دسترس نیستند که به سوال دانشجو پاسخ بدن و این، چالش ایجاد می کنه.» (مشارکت کننده شماره ؟ استاد دانشکده پزشکی)

3-2.      فقدان همدلی

اهمیت قائل شدن نسبت به دانشجویان و مشکلات و مسائل مربوط به آنها و اختصاص وقت مناسب و کافی از طرف اساتید به دانشجویان می تواند حس مهم بودن را برای دانشجو ایجاد نماید و دانشجو احساس کند که دیگران او را دوست دارند و درک می کنند. حس همدلی تقویت می شود و دانشجو راحتت تر می تواند مشکلات خود را به خصوص در زمینه مسائل اخلاقی مطرح نموده و چالش ها را رفع نماید.

«بعضی اساتید فکر می کنن وظیفه شون فقط درس دادنه. دانشجو جرات نداره مشکلاتشو باهاشون مطرح کنه. حتی خیلی وقت ها از ترس مجبور میشه به استادش دروغ بگه. استاد باید یه وقت هایی به دانشجو فرصت بده در کمال راحتی و بدون اضطراب در مورد مشکلی که پیش اومده توضیح بده.» (مشارکت کننده شماره ؟ استاد دانشکده بهداشت)

3-3. تبعیض

       وجود سخت گیری در برخی دانشکده ها سبب ایجاد حس تبعیض در دانشجویان می شود. به خصوص در ارتباط با دانشجویان رشته های پزشکی و غیر پزشکی در بیشتر دانشگاهها این احساس وجود دارد. این حس تبعیض سبب نارضایتی دانشجویان و ایجاد چالش های اخلاقی برای آنها می گردد.

«دانشجو طبق اصول علمی و آموزشی تربیت میشه، وارد بالین که میشه میبینه دانشجویان دیگه یه طور دیگه برخورد می کنن و اصول اخلاقی رو در نظر نمی گیرن. یا پوشش ظاهری دانشجوهای دیگه رو یه جور دیگه می بینه که به اون اجازه داده نمیشه اون طوری بپوشه. اینها دانشجو رو دچار چالش می کنن.» (مشارکت کننده شماره ؟ استاد دانشکده پرستاری و مامایی)

 

بحث

        با توجه به رویکرد پدیدارشناسانه این تحقیق، پژوهشگران در صدد شفاف سازی مصادیق اخلاقی در حوزه ی آموزش دانشجویان و بازخورد کلامی و رفتاری آنها هستند. از طرفی چون با دو گروه انسانی در مواجه ی با تعلیم هستیم مسلما تغییرات رفتاری یکی بر دیگری نیز اثر دارد. یعنی باید به تقابل رفتاری استاد و دانشجو استناد نمود. با ذکر این مقدمه نتایج حاصله از گفت و گو با اعضای هیأت علمی بدون لحاظ ویژگی های دموگرافیک آنان مورد ارزیابی قرار می گیرد و امید می رود پس از آسیب شناسی مسائل و کارکردهای اخلاقی موارد پیشنهادی در نتایج، سرلوحه ی کار آموزش قرار گیرد.

       چنان که در بخش یافته ها آمده است از مجموع مصاحبه ها سه عنوان اصلی و نه طبقه حاصل گردید. در عنوان نخست، تغییر ارزشها با بیان چهار طبقه بالاترین آسیب های اخلاقی را متوجه دانشجویان مورد مطالعه می کند. بدین معنا که ما در سالهای اخیر با یک چرخش معکوس و واکنش منفی در حوزه ی آموزشی و تحصیلی مواجه هستیم که منجر به تغییر ارزش ها و تبدیل آنها به ضد ارزش هایی چون بی تفاوتی، کمبود وجدان کاری، فریب کاری و طلب کاری شده است. در این میان بدترین و زشت ترین پدیده، بی توجهی و بی تفاوتی نسبت به مناسبات اخلاقی و اجتماعی در رابطه با اساتید دانشگاه ها است که نیازمند بررسی دقیق و موشکافانه در جهت شناسایی و رفع نقاط ضعف سیستم آموزشی یا تجدید نظر رفتاری اساتید و یا عوامل بیرون از دانشگاه هستیم.

         از طرفی چون دانشگاه بخشی از جامعه محسوب می شود ضروری است نسبت به بی تفاوتی اخلاقی در سطح عمومی آن نیز چاره جویی کارشناسانه صورت گیرد و به عنوان یک زنگ خطر و هشدار مهم تلقی شود. همین طور که در گزارش آمده رشد مدرک گرایی یکی از عوامل بی توجهی به ارزش های اخلاقی است.

      لازم به یادآوری است که دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی در تمامی رشته ها به نوعی با بیمارستانها و مراکز درمانی و بهداشتی سر و کار دارند در نتیجه مستقیما با ارباب رجوع مواجه می شوند و از آنجا که مهمترین رفتار در اخلاق حرفه ای داشتن وجدان کاری و مسئولیت پذیری است اگر این عنصر اخلاقی در دوران تحصیل به دانشجو آموزش داده نشود و در رفتارهایش نهادینه نگردد. آینده ی اجتماعی آن جامعه در خطر سقوط اخلاقی قرار می گیرد و با افراد دارای کمبود وجدان کاری و مسئولیت ناپذیر نمی توان به جامعه ی مطلوب دست یافت.

      از سوی دیگر پدیده ی تقلب کردن دانشجو در ارائه تحقیق و درس و حتی امتحانات به عنوان یک رفتار ناپسند که ناشی از حس مدرک گرایی است سبب کاهش اخلاقیات در دانشگاه شده است و در نهایت می توان گفت هر سه پدیده بی تفاوتی، کمبود وجدان کاری و فریب کاری موجب طلب کاری دانشجو می شود. و از آنجا که آموزش یک امر دو سویه است با کمبود تواضع و فروتنی دانشجو در قبال استاد روند آموزشی نیز دچار دگردیسی شده و موجبات کاستن انگیزش در اساتید را هم فراهم می کند.

        اما در بخش دوم یعنی بیراهه روی با دو عنصر ترویج ضد ارزش ها و الگوهای نامناسب مواجه هستیم که هر کدام از آنها می تواند باعث تخریب شخصیت فردی و اجتماعی دانشجو شود. و روند آموزش پذیری او را مختل نماید. بدترین وضعیت یک جامعه زمانی است که ارزش های اخلاقی به فراموشی سپرده شود و در مقابل ضد ارزش ها حاکم شوند و نوعی وارونگی اخلاقی شکل گیرد. از طرفی چون انسان بدون الگو نمی تواند به حیات خود ادامه بدهد با فاصله گیری از ارزش ها و الگوهای خودی به الگوی نامناسب تن می دهد.

         در بخش سوم  ما با مشکلات جدی مدیریت آموزشی مواجه هستیم و خود بیانگر این معناست که میان پذیرش دانشجو و نیازهای کشور تناسبی برقرار نیست و تعیین رشته های تحصیلی با منابع انسانی همخوانی وجود ندارد. از سوی دیگر وجود فارغ التحصیلان بیکار و بدون انگیزه نیز بر آشکارگی این معضل می افزاید. همین سرخوردگی موجب بی هویتی شده و ارزش های اخلاقی را به بحران می کشاند. متأسفانه دانشگاه ها هم ابزاری برای مقابله با این بحران در اختیار ندارند. و برخی برخوردهای تبعیض آمیز نیز در نبود همدلی و همیاری سبب تشدید بحران  اخلاقی می شود.

 

نتیجه گیری

        با توجه به چالش های جدی در حیطه ی آموزشی دانشجویان، پژوهشگران برآنند که باید در مرحله ی نخست وزارتخانه با تشکیل کارگروه های تخصصی از اساتید فلسفه اخلاق و معارف اسلامی و جامعه شناسی و روان شناسی با تنظیم آیین نامه ای اثربخش و کاربردی نسبت به جلوگیری از این روند رو به افزایش تلاش نماید.

         از طرفی باید اذعان داشت که حل این بحران یک سویه نیست و اساتید با توجه به نقش الگویی آنان هم نیازمند بازنگری در رفتار آموزشی خود هستند لذا برگزاری کارگاه هایی در این خصوص نیز مثمر ثمر خواهد بود. هر چند برپایی کلاس ها و اردو های پیش دانشگاهی در جهت هویت یابی اخلاقی و اجتماعی دانشجویان نیز امری ضروری به نطر می رسد.

       در مرحله ی سوم بازنگری در ساختار آموزشی دانشگاه ها و توجه جدی به مطالبات دانشجویان در راستای ایجاد انگیزه و حس همدلی و پرهیز از تبعیض می تواند سبب بازیابی هویت آنان گردیده و دانشجویان را به ادامه ی تحصیل راغب نماید. تصور می رود با اصلاح ساختار مدیریتی تا حدودی می توان به کاهش این بحرانها کمک کرد و مانع از پیشروی ضد اخلاقیات در دانشگاه ها شد.

تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 170 تاريخ : سه شنبه 20 تير 1396 ساعت: 4:35