تنها اندیشی

ساخت وبلاگ

موسیقی عجیبی ست مرگ
بلند می شوی
و آن قدر آرام و نرم می رقصی
که دیگر هیچ کس
تو را نمی بیند. (گروس عبدالملکیان)

تنها اندیشی

   ✍  تنهایی وجودی اگر در طول زندگی درک نشود در یک مورد و یک لحظه قابل دریافت خواهد بود و آن در مواجهه ی مستقیم با پدیده ی مرگ است که به آن تنهایی دم مرگ یا "حالت احتضار" گویند. کوبلر راس که در زمینه ی مرگ تحقیقات فراوانی کرده است می گوید: بهترین حالت برای آدمی این است که این لحظه را به خوبی سپری کند و مرگ را آسان و آرام پذیرا شود. اما این درک و پذیرش متوجه مسأله ی دیگری نیز هست که در پژوهش های نوربرت الیاس تکمیل شده و آن این که پیش از برخورد با مرگ، تنهایی مطلق وجودی مورد پذیرش واقع شود. انسان باید اول به این درک برسد که واقعا تنهاست تا بعد دریابد که تنها می میرد. الیاس در کتاب "تنهایی دم مرگ" به مقایسه ی درک پیشینیان از مرگ و امروزیان می پردازد و بر این باور است که ابزار مدرن ما را با رویداد تنهایی دم مرگ بیگانه کرده است.

    ✍  پیامبر اسلام(ص) در وصف ابوذر فرمود: او تنها زیست و تنها مرد یعنی او به یک خودآگاهی و تنهایی وجودی رسیده بود و همین امر مرگ را برای او آسان نمود و تنها هم مرد. بنابراین پیش و بیش از این که ما مرگ آگاه و مرگ اندیش شویم باید تنها اندیش شویم و به این نتیجه برسیم که نه فقط می میریم بلکه تنها می میریم. به تعبیر قرآن لقد جئتمونا فرادی کما خلقناکم اول مرة یعنی زندگی و مرگ شما در تنهایی اتفاق می افتد.

    ✍   مولانا در آخرین غزلی که از او نقل شده به این تنهایی اشاره می کند و می گوید:

رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن   
 ترک من خراب شب گرد مبتلا کن

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها   
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

       ✍  بهترین حالت تنهایی دم مرگ این است که آدمی خود را تسلیم حق نماید و اوامر و نواهی الهی را پاس نهد و الا با زجر و زحمت می میرد. البته این تسلیم و پذیرش یک شبه تأمین نمی شود این تسلیم حاصل عمر ماست و اقتضا می کند که در طول زندگی، تمرین تسلیم کنیم و سلامت معنوی خود را با این تسلیم تضمین نماییم.

    ✍ اسلام در حقیقت نوعی تسلیم شدن در مقابل فرامین الهی است که در ادیان بدان توصیه شده است. مهم این است که ما تسلیم حق شویم و خدا در زندگی شخصی و اجتماعی ما حضور فعال داشته باشد خدامحور باشیم نه خودمحور.

       ✍  پیامبر اسلام(ص) در روایتی فرمود: المسلم من سلم المسلمون من لسانه و یده. پهنای این حدیث که راویان شیعه و سنی نقل نموده و به وثاقت آن هم اذعان کرده اند؛ تمام زندگی ما را فرا می گیرد. کسی که با دست و زبانش موجب آزار رسانی به غیر می شود؛ مسلمان نیست. کسی که طعنه می زند و توهین وتهمت روا می دارد؛ مسلمان نیست. حفظ حقوق و آبروی دیگران رسم مسلمانی است. این حدیث مبنای تمام دستورات اخلاقی و اجتماعی دین ماست.

    ✍  بنابراین کسی می تواند مرگ آسان و آرام را تجربه کند که تنهایی وجودی خویش را درک کرده باشد و درک این تنهایی با تسلیم در مقابل فرامین حق یعنی ایمان به خدا و عمل صالح امکان پذیر است. از این رو مولوی می گوید:

مومن آن باشد که اندر جزر و مد           کافر از ایمان او حسرت خورد

کسی مومن است که در فراز و نشیب های زندگی زیبایی ها را درک کند و حاصل این تجربه ی نیکو، تسلیم و پذیرش مرگ خواهد بود.

+ نوشته شده توسط عباس فضلی در جمعه نهم تیر ۱۳۹۶ و ساعت 18:8 |
تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 196 تاريخ : سه شنبه 20 تير 1396 ساعت: 4:35