بحث

ساخت وبلاگ

 

بحث

        با توجه به رویکرد پدیدارشناسانه این تحقیق یعنی بررسی مستقیم داده های آگاهی اخلاقی فرد،(1)  پژوهشگران در صدد شفاف سازی مصادیق اخلاقی در حوزه ی آموزش دانشجویان و بازخورد کلامی و رفتاری آنها هستند. از طرفی چون با دو گروه انسانی در مواجه ی با تعلیم هستیم مسلما تغییرات رفتاری یکی بر دیگری نیز اثر دارد. یعنی باید به تقابل رفتاری استاد و دانشجو استناد نمود. با ذکر این مقدمه نتایج حاصله از گفت و گو با اعضای هیأت علمی بدون لحاظ ویژگی های دموگرافیک آنان مورد ارزیابی قرار می گیرد و امید می رود پس از آسیب شناسی مسائل و کارکردهای اخلاقی موارد پیشنهادی در نتایج، سرلوحه ی کار آموزش قرار گیرد.

       چنان که در بخش یافته ها آمده است از مجموع مصاحبه ها سه عنوان اصلی و نه طبقه حاصل گردید. در عنوان نخست، تغییر ارزشها با بیان چهار طبقه بالاترین آسیب های اخلاقی را متوجه دانشجویان مورد مطالعه می کند. بدین معنا که ما در سالهای اخیر با یک چرخش معکوس و واکنش منفی در حوزه ی آموزشی و تحصیلی مواجه هستیم که منجر به تغییر ارزش ها و تبدیل آنها به ضد ارزش هایی چون بی تفاوتی، کمبود وجدان کاری، فریب کاری و طلب کاری شده است. در این میان بدترین و زشت ترین پدیده، بی توجهی و بی تفاوتی نسبت به مناسبات اخلاقی و اجتماعی در رابطه با اساتید دانشگاه ها است(2) که نیازمند بررسی دقیق و موشکافانه در جهت شناسایی و رفع نقاط ضعف سیستم آموزشی یا تجدید نظر رفتاری اساتید و یا عوامل بیرون از دانشگاه هستیم.

         از طرفی چون دانشگاه بخشی از جامعه محسوب می شود ضروری است نسبت به بی تفاوتی اخلاقی در سطح عمومی آن نیز چاره جویی کارشناسانه صورت گیرد و به عنوان یک زنگ خطر و هشدار مهم تلقی شود. همین طور که در گزارش آمده رشد مدرک گرایی یکی از عوامل بی توجهی به ارزش های اخلاقی است.

      لازم به یادآوری است که دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی در تمامی رشته ها به نوعی با بیمارستانها و مراکز درمانی و بهداشتی سر و کار دارند در نتیجه مستقیما با ارباب رجوع مواجه می شوند و از آنجا که مهمترین رفتار در اخلاق حرفه ای داشتن وجدان کاری و مسئولیت پذیری است اگر این عنصر اخلاقی در دوران تحصیل به دانشجو آموزش داده نشود و در رفتارهایش نهادینه نگردد. آینده ی اجتماعی آن جامعه در خطر سقوط اخلاقی قرار می گیرد و با افراد دارای کمبود وجدان کاری و مسئولیت ناپذیر نمی توان به جامعه ی مطلوب دست یافت.(3)

      از سوی دیگر پدیده ی تقلب کردن دانشجو در ارائه تحقیق و درس و حتی امتحانات به عنوان یک رفتار ناپسند که ناشی از حس مدرک گرایی است سبب کاهش اخلاقیات در دانشگاه شده است و در نهایت می توان گفت هر سه پدیده بی تفاوتی، کمبود وجدان کاری و فریب کاری(4) موجب طلب کاری دانشجو می شود. و از آنجا که آموزش یک امر دو سویه است با کمبود تواضع و فروتنی دانشجو در قبال استاد روند آموزشی نیز دچار دگردیسی شده و موجبات کاستن انگیزش در اساتید را هم فراهم می کند.(5)

        اما در بخش دوم یعنی بیراهه روی با دو عنصر ترویج ضد ارزش ها و الگوهای نامناسب مواجه هستیم که هر کدام از آنها می تواند باعث تخریب شخصیت فردی و اجتماعی دانشجو شود. و روند آموزش پذیری او را مختل نماید. بدترین وضعیت یک جامعه زمانی است که ارزش های اخلاقی به فراموشی سپرده شود و در مقابل ضد ارزش ها حاکم شوند و نوعی وارونگی اخلاقی شکل گیرد. از طرفی چون انسان بدون الگو نمی تواند به حیات خود ادامه بدهد با فاصله گیری از ارزش ها و الگوهای خودی به الگوی نامناسب تن می دهد.(6)

         در بخش سوم  ما با مشکلات جدی مدیریت آموزشی مواجه هستیم و خود بیانگر این معناست که میان پذیرش دانشجو و نیازهای کشور تناسبی برقرار نیست و تعیین رشته های تحصیلی با منابع انسانی همخوانی وجود ندارد. از سوی دیگر وجود فارغ التحصیلان بیکار و بدون انگیزه نیز بر آشکارگی این معضل می افزاید. همین سرخوردگی موجب بی هویتی شده و ارزش های اخلاقی را به بحران می کشاند. متأسفانه دانشگاه ها هم ابزاری برای مقابله با این بحران در اختیار ندارند. و برخی برخوردهای تبعیض آمیز نیز در نبود همدلی و همیاری سبب تشدید بحران  اخلاقی می شود.(7)

 

نتیجه گیری

        با توجه به چالش های جدی در حیطه ی آموزشی دانشجویان، پژوهشگران برآنند که باید در مرحله ی نخست وزارتخانه با تشکیل کارگروه های تخصصی از اساتید فلسفه اخلاق و معارف اسلامی و جامعه شناسی و روان شناسی با تنظیم آیین نامه ای اثربخش و کاربردی نسبت به جلوگیری از این روند رو به افزایش تلاش نماید.

         از طرفی باید اذعان داشت که حل این بحران یک سویه نیست و اساتید با توجه به نقش الگویی آنان هم نیازمند بازنگری در رفتار آموزشی خود هستند لذا برگزاری کارگاه هایی در این خصوص نیز مثمر ثمر خواهد بود. هر چند برپایی کلاس ها و اردو های پیش دانشگاهی در جهت هویت یابی اخلاقی و اجتماعی دانشجویان نیز امری ضروری به نطر می رسد.

       در مرحله ی سوم بازنگری در ساختار آموزشی دانشگاه ها و توجه جدی به مطالبات دانشجویان در راستای ایجاد انگیزه و حس همدلی و پرهیز از تبعیض می تواند سبب بازیابی هویت آنان گردیده و دانشجویان را به ادامه ی تحصیل راغب نماید. تصور می رود با اصلاح ساختار مدیریتی تا حدودی می توان به کاهش این بحرانها کمک کرد و مانع از پیشروی ضد اخلاقیات در دانشگاه ها شد.

منابع

1-پدیدارشناسی تجربه اخلاقی، موریس ماندلباوم، ترجمه مریم خدادادی ص 63 نشر ققنوس چاپ اول تهران 1392

2-بررسی میزان بی تفاوتی اجتماعی در بین دانشجویان(مورد مطالعه، دانشگاه اصفهان). فصلنامه پژوهش های راهبردی امنیت و نظم اجتماعی، دوره 4 شماره 1 تابستان 1394 ص 59-78

3-بررسی میزان تأثیر و نقش عوامل موثر بر وجدان کاری، محمد جواد لیاقتدار و همکاران. جامعه شناسی کاربردی، سال بیست و دوم شماره پیاپی 141 شماره اول بهار 1390 ص 27-40

4- برخی تقلب را نوعی خود فریبی قلمداد می کنند.Ethical issues in publication of research. Ruth E. Malone, RN. PhD. CEN. Oakland. California

5-آیین زندگی(اخلاق کاربردی)، احمد حسین شریفی، قم نشر معارف 1395 ص 63

6-الگوی سیستمی اخلاق حرفه ای در آموزش عالی، مریم مصباحی و عباس عباس زاده، فصلنامه علمی پژوهشی اخلاق زیستی، شماره دهم، زمستان 1392 ص 11-34 همچنین مراجعه شود به کتاب اخلاق حرفه ای، دکتر احد فرامرز قراملکی، بخش چهارم تشخیص مسائل اخلاق در حرفه

7-آسیب ها و راهکارهای رشد اخلاقی در دانشگاه، حسین ثنایی، نشریه پگاه حوزه شماره 192 مهر 1385

+ نوشته شده توسط عباس فضلی در یکشنبه هجدهم تیر ۱۳۹۶ و ساعت 12:45 |
تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 159 تاريخ : سه شنبه 20 تير 1396 ساعت: 4:35