آزادگی آدمی

ساخت وبلاگ
از پرفسور پوپر پرسیدند هر که کتاب جامعه باز و دشمنان آن را مطالعه کند؛ می تواند به این نظر برسد که افلاطون برای شما ریشه ی همه ی شرارت ها، همه ی مهملات فلسفی و همه ی استبدادهای سیاسی است.  و او پاسخ می دهد: از این کتاب نباید چنین برداشتی کرد.  من نوشته ام که افلاطون بزرگترین و اندیشه ورزترین فیلسوفی بود که تاکنون وجود داشته است. اما اصول او به نظر من هولناک است. بدیهی است که بسیاری از اصول اخلاقی او با در نظر داشتن و نیت خاصی که افلاطون در آن قرار داشت قابل توضیح است.  با این همه چنین به نظر می رسد که او این تصور را از انسان مادون(زیر دست)  داشته است که مثل گاو و گوسفند باید با او رفتار کرد و حکمرانان در قبال او حداکثر تا این حد احساس مسئولیت کنند که شبان در قبال رمه اش. آری این نگرش افلاطون که در کتاب جمهور او با آن مواجهه می شویم برای من غیر انسانی است. (در جست و جوی معنای زندگی , تدوین و ترجمه خسرو ناقد ص 76)

متاسفانه در پاره ای از روایات اسلامی ما هم این نگرش برجسته شده است و بزرگان دین بسان چوپان و مردم را رمه فرض کرده اند.  برخی این تمثیل را بر خدا و بندگانش نیز روا می دارند. پس کرامت و حریت انسانی چگونه قابل توجیه است. آیا رمه گی با آزادگی آدمی همخوانی دارد؟ 

+ نوشته شده توسط عباس فضلی در جمعه بیست و نهم اردیبهشت ۱۳۹۶ و ساعت 10:12 |
تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 184 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 22:18