دوستی و دشمنی

ساخت وبلاگ

دوستی و دشمنی

   عنوان غریبی نیست. ما در زندگی خود همواره با دوستی ها و دشمنی های زیادی روزگار را می گذرانیم. با نوعی حق به جانب، به این دو پدیده نظر می افکنیم. همیشه خود را محور راستی و عزت و دیگران را محور دروغ و شرارت می پنداریم. کینه های درونی خود را ناشی از رفتار نابخردانه ی دیگران به حساب می آوریم و انتقام در گفتار و رفتار را حق مسلم خود می دانیم. این نگاه در روان شناسی اخلاق فردی برجسته می شود. اما دوستی و دشمنی قومی و ملی از نوع و لونی دیگر است که نیاز به واکاوی اجتماعی و سیاسی دارد و پرداختن به آن مجال دیگری  را طلب می کند. تاریخ پر است از این کام ها و ناکامی ها. البته هیچ وقت تصور نمی کردیم که جنگ های گذشته ی تاریخی در جهان قرن بیست و یکم، چون تهاجم روسیه به اوکراین، به وقوع پیوسته و تکرار شود. و برخی به تأیید آن بپردازند. 

   جالب اینجاست که تمام اسطوره های شعری جهان چه متعلق به یونان(ایلیاد و اودیسه) و چه برخاسته از هند(مهاباراتا) و ایران(شاهنامه ی فردوسی) به دشمنی ها و نبردهای دیرپایی اشاره دارند که ساختار زندگی آدمیان در روی زمین را توضیح داده و توجیه می کنند. حتی در کتب مقدس اعم از آسمانی و غیرآسمانی، این جنگ آوری ها ستوده می شوند. گویا این نبرد نابرابر از آغاز هستی در رویارویی سمبلیک آدم و ابلیس تاکنون امری پذیرفتنی و عینی قلمداد شده است.

    از باب نمونه در بگواد گیتا(صدای خدا) -که از مقدس ترین آثار مذهبی هندوان است- در 700 بیت، روایت جنگ سپاهیان و سلحشوران دو قوم کورووا و پاندووا را وصف می کند. قهرمان روایت رهبر قوم پاندووا، شاهزاده ارجونا است که در میانه ی میدان کارزار دچار ناتوانی می شود. زیرا دغدغه ی درستی اقدام گریبانش را گرفته است. او که دریافته راه آزادی نهایی با انجام کار درست(دارما) امکان پذیر است می پرسد که آیا دشمنی با دوستان و خویشاوندان کار درستی است؟ اصلا آیا جنگیدن، عملی خردورزانه است؟ طرف صحبت او کریشنا است که ظهور نور ایزدی در عالم محسوسات است. اما در این موقعیت، ارابه ران و دوست او نیز هست. محتوای بگواد گیتا روایت گفت و گو بین ارجونا و کریشنا در خصوص اقدام درست است.

   در روند این گفت و گوی طولانی، کریشنا به ارجونا می فهماند که دارما در ضمن کلی بودن، کاملا شخصی و موقعیتی است. نقش ویژه ی فردی است در چارچوب نقاشی کلان وجود. کریشنا برای تفهیم این مقوله ی متناقض نما به تفصیل جنبه های متفاوت زندگی فکری و عملی یک هندو را توصیف می کند.... نکته ی جالب و اساسی، این حکمت است که در نهایت مسئولیت مستقیم متوجه فرد است. فهم و قبول نقش خاص فردی در نقاشی کلان وجود است که در بیان کاری ساده اما در عمل مشکل و ممتنع است. به قول کریشنا انسان باید خویش را به وسیله ی خویش ارتقا بدهد و نه این که خویش را به تنزل بکشاند. زیرا خود او، هم دوست خویش و هم دشمن خویشتن است.(یادنامه داریوش شایگان ص 97)

   این بیان کریشنا یادآور شعر مولوی است که می گوید:

موسی و فرعون در هستی توست

باید این دو خصم را در خویش جست(مثنوی 3/1253)

   تناقضی که در بیت مولانا بیان شده است مبنای رویکردی است که دوستی و دشمنی ها را باید در خودِ شخصی جستجو کرد. این که دو بردار یا دو خواهر از یک خون و سرشت با هم به دشمنی برمی خیزند باید به جست و جوی خویش بپردازند که کدام خصیصه ی ناهمگون در وجود آنها لانه کرده و منجر به این دشمنی شده است.

   ایام فرخنده عید باستانی، فرصتی برای بازنگری نسبت به دشمنی با خویشان و دوستان است. باید راه چاره ای اندیشید و برای رفع کدورت ها تلاش مضاعف نمود. این که در روایات اسلامی پیشگامی در رفع کدورت ها را امری شایسته جلوه داده اند؛ ناشی از همین رویکرد است. یعنی فرد خود را مقصر دانسته و با مراجعه به طرف مقابل، خود را از قهر و دشمنی نجات می دهد. اما اگر طرف مقابل از این اقبال استقبال نکرد معلوم می شود که این صفت در درون او نهادینه شده است و با آن زندگی می کند.  

باز هم از مولانا بشنویم

راه نشان من دهی، یا که نهفته سد کنی

من زتو ام در این جهان، ذره ی انعکاس تو

هرچه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی

روی یتیم را زمین، فتادنش ثواب نیست

یا که پذیریم دراین، درگه و یا که رد کنی

توبه نمی کنم دگر، مست به مسجد آمدم

یا به کرامتت مگر، راهی حکم حَد کنی

مزه ی این شراب من، ضربت تازیانه است

نوش زنم تا که مرا، حبس الی الابد کنی

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم اسفند ۱۴۰۰ ساعت 11:28 توسط عباس فضلی  | 

تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 142 تاريخ : سه شنبه 24 اسفند 1400 ساعت: 17:48