هشت شب با شبستری(2)

ساخت وبلاگ

هشت شب با شبستری(2)

       شب چهارم به تفاوت بین شعور و عقل اشاره کرد. عقل قابلیت استنتاج و استدلال دارد اما شعور نوعی توجه به پیرامون است. از این رو حیوانات دارای شعور هستند ولی عقل ندارند. یعنی با محیط پیرامون خود خو می گیرند و یا تعلیم پذیر هستند. در مستندهای راز بقا به ارتباط بین برخی حیوانات با محیط پرداخته می‌شود. اینکه علامه طباطبایی وحی را شعور مرموز خوانده است از این رو است که پیامبر اسلام یک ارتباط خاصی با محیط پیرامون خود برقرار کرد. البته در همه ی انسان‌ها شعور بالقوة وجود دارد اما پیامبران آن را به فعلیت رسانده اند. 

       اشاره ای هم به یک سفر کرده و گفت: من برای یک دوره ی شش ماهه جهت تحقیق پیرامون هرمنوتیک قرآن به برلین آلمان رفتم و کتاب‌های بسیاری از ایران با خود بردم ولی مدتی که در آنجا بودم فقط توانستم سه جلد از آن کتاب ها را مطالعه کنم. چون کتاب های جدیدی در زمینه ی هرمنوتیک به چاپ رسیده بود و در گفتگو با دانشمندان پاره ای مباجث ردّ و بدل می شد. موقع بازگشت به خاطر حجم بسیار کتب، ۷۰۰ یورو اضافه بار خوردم که متصدی آلمانی آن را پرداخت کرد.

      در پایان غزلی از عطار با صدای شجریان پخش شد و ایشان گفت: واقعا حال ما را توصیف می‌کند.

 ره میخانه و مسجد کدام است          که هر دو بر من مسکین حرام است

نه در مسجد گذارندم که رند است      نه در میخانه که خمار خام است

میان مسجد و میخانه راهی است       بجویید ای عزیزان کین کدام است

به میخانه امامی مست خفته است      نمی‌دانم که آن بت را چه نام است

مرا کعبه خرابات است امروز        حریفم قاضی و ساقی امام است

 برو عطار کو خود می‌شناسد         که سرور کیست و سرگردان کدام است

    در شب پنجم از مطهری و بهشتی سخن گفت. مطهری شخصیتی فلسفی بود اما بهشتی اهل تشکیلات و مسائل اجتماعی و سیاسی بود. ایشان در قم مؤسسه ی دین و دانش راه انداخت و زبان انگلیسی تدریس می کرد. با مصباح یزدی و قدوسی مدرسه ی حقانی راه اندازی کرد. در دهه ی چهل جلساتی با سرپرستی ایشان و حضور باهنر، جنتی و مصباح یزدی و بنده پیرامون حکومت اسلامی تشکیل می‌شد و گاهی اوقات هاشمی رفسنجانی هم حضور پیدا می کرد. بهشتی در دوره ای به تهران رفت و در آموزش و پرورش با همکاری گلزاده غفوری و باهنر متصدی تنظیم برنامه های درسی تعلیمات دینی شد. اما مرتضی مطهری ظاهرا به خاطر مسائل مالی، مجبور به مهاجرت به تهران شد و با همکاری حسینعلی راشد به دانشگاه راه پیدا کرد. راشد مشوق حضور مطهری در تهران بود بعدها با سید حسین نصر هم آشنا شد و در جلسات انجمن فلسفه حضور پیدا می‌کرد. در دانشکده ی معقول و منقول{الهیات) هم تدریس می‌کردند. راشد چون خانم اش لباس روشن می پوشید و در رادیو سخنرانی می کرد مورد تأیید علمای تهران نبود و نسبت به او زاویه داشتند. پس از انقلاب وقتی حقوق او از رادیو قطع شد؛ مطهری وساطت کرد تا دوباره برقرار شود.

    شب ششم درباره ی وحی و دین صحبت کرد وحی را تجربه ی خاص پیامبری می دانست که حضرت محمد(ص) به مدد غیبی از آن اطلاع پیدا کرد. پیامبر معتقد بود که این نگاه و تجربه اثرگذار خواهد بود. من در مقالات قرائت نبوی از جهان گفته ام از آیات قرآن بر نمی‌آید که خداوند دینی را نازل کرده باشد. اینکه مجموع اعتقادات و اخلاق و احکام را دین نامیده اند؛ این گفته ی متکلمین و فقهاست. اصرار من بر تاریخی بودن فقه و کلام از این روست که این نوع علوم با قدرت آمیخته شده است. هر رویکردی که حاکمیت داشته توسط این گروه تقویت شده است.

       غزالی در احیا علوم الدین ایمان را به سه نوع تقسیم می کند ایمان شهودی همان که پیامبران دارند ایشان معتقد بود اگر کسی قزوه ای از این تجربه شهودی داشته باشد خوب می‌فهمد که پیامبران چه ایمانی داشته اند. اما نوع دوم ایمان ظنی و گمانی است که پاره ای آدمیان به آن توجه دارند و نوع سوم ایمان تقلیدی است که بیشتر عوام از آن برخوردارند وحی از نوع اول یعنی ایمان شهودی است.

تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 159 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 5:04