9)- لذت کتاب خواندن

ساخت وبلاگ

9)- لذت کتاب خواندن

چه قدر کتاب خواند لذت بخش است. لحظه ای را نمی توانم بدون آن سپری کنم. چه در بیداری چه در خواب. آیا کتاب «24 ساعت در خواب و بیداری» صمد بهرنگی را خوانده اید؟ کودکی از روستا به شهر می آید، جذّابیت شهر او را گرفته، در جلوی ویترین مغازه ها که ردّ می شود همه ی اسباب بازی های درون ویترین را از آن خود می داند. حال قصه ی من است؛ به هر کتابخانه و کتابفروشی سر می زنم تا کتابی را بگیرم یا بخوانم. خواندن برای من خوراک است. در این دو ماه سیر و سفر مطالعه ی بیش از بیست کتاب را از سر گذراندم و بیش از صد کتاب را هم توّرق کردم. نشریات علمی و اجتماعی و روزنامه ها هم جای خود دارد. سایت دیدن هم با دسترسی به آن می شود غذای روح. خیلی معتقد به یک دوره ی مطالعاتی و منظم خوانی نیستم. البته در دهه ی شصت آثار برخی از بزرگان معاصر را دوره ای مطالعه کرده ام. حدودا تمام آثار مطهری، شریعتی، آل احمد، بازرگان، مصطفی زمانی، شهید دستغیب و صمد بهرنگی را مورد بررسی قرار داده ام. عطش خواندن با وجود فرازو نشیب های زندگی، از دوره ی ابتدایی تا طلبگی و دانشجویی همچنان در ذهن و ضمیر من ماندگار است و همواره شعله ور است. به خاطر می آورم، یک شب از غروب تا به صبح یعنی بین دو نماز مغرب و صبح به مطالعه پرداختم. نمی دانم این شعله کی خاموش می شود؟ شاید با خاموشی جسمم. البته خواندن غذای روح است ولی تن بار آن را به دوش می کشد. سهم او چه قدر است؟ نمی دانم. حتما او هم سهمی از مطالعه نصیب اش می شود. در میان کتبی که پیرامون مطالعه وجود دارد؛ مطلبی را خواندم که خیلی زیبا بود. و آن این که مطالعه، کتاب خواندن، در یک محفل علمی شرکت کردن، طبیعت را به تماشا نشستن، نشریه و روزنامه خواندن، به نوشتن مطلبی پرداختن، فیلم و تئاتر دیدن حتی اندیشیدن در تنهایی هم شامل می شود. امروزه، سایت گردی، نکته ای نوشتن، در جستجوی مطلبی بودن و ماهواره دیدن را هم باید بر آنها افزود. منظورم این است که خواندن فقط منحصر به کتاب نیست. هر چیزی که دانش و بینش آدمی را ارتقاء بخشد، از جنس مطالعه است. بنابراین وقتی می گویم همواره به مطالعه می پردازم، شامل تمام این موارد می شود. البته در خواندن کتاب لذتی است که در دیگر فراورده های فرهنگی و علمی نیست. کتاب خواندن من هم گونه های مختلف را شامل می شود. تا آنجا که به هر کتاب و جزوه و نشریه ای که به دستم برسد، سرک می کشم. گاهی به دوستانم می گویم: دانستن نام و عنوان کتاب هم هنر است. چه کسی آن را نوشته است؟ از چه روی به این مطلب پرداخته است؟ حتی چه انتشاراتی به چاپ کتاب اقدام کرده است؟ همه جزء دانستنی های کتاب محسوب می شود. برای این که در گفته ام صادق باشم برخی از بازخورد های مطالعاتی تابستانی ام را در قالب مقاله و در همین مطالب «گذرگاه عافیت» انعکاس یافته است. تا هم یادآوری برای خودم باشد و هم خوانندگان گرامی از آن بهره ای ببرند و تا حدودی از روند یادداشت نویسی و دغدغه های فکری نویسنده هم باخبر شوند تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

+ نوشته شده در شنبه نوزدهم آذر ۱۴۰۱ ساعت 15:7 توسط عباس فضلی  | 

تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 105 تاريخ : دوشنبه 21 آذر 1401 ساعت: 14:36