زبان خاص قرآن

ساخت وبلاگ

زبان خاص قرآن

      اخیرا مطلبی پیرامون وعده و وعید الهی از زبان غزالی ارائه کردم که عده ای از دوستان را برآشفته کرد و این نگاه را برنتافتند. چرا که به ظاهر قابل هضم ذهنی نبود و معنا ندارد که ما برای خدا تعیین تکلیف کنیم. در پاسخ گفتم: این هم نوعی خوانش در باره ی آیات الهی است. اما امروز مقاله ای خواندم با عنوان " شتر یا ریسمان" از اندرو ریبین در کتاب مجموعه مقالات قرآن پژوهی غربیان به ترجمه ی مرتضی کریمی نیا که برداشت های مختلف از آیه شریفه ی 40 سوره ی اعراف را تحلیل کرده بود.

   إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ

      این آیه در مقام معرفی و جایگاه آخرتی ناباوران است که ورودشان به بهشت بسان ورود شتر به سوراخ سوزن است که ظاهرا به امری غیر ممکن اشارت دارد. اما وقتی در فرهنگ مسیحی و عربی تمثیل مذکور مورد ارزیابی قرار می گیرد معلوم می شود که خیلی هم غیر ممکن نیست.

     ظاهرا نویسنده با استفاده از نظریه ی بازی زبانی ویتگنشتاین سراغ متون مقدس و دینی رفته است. به اینکه ساختار زبانی قرآن خاص است و این تمثیل را باید در ظرف زمانی خود مورد بررسی قرار داد. چکیده ی نظر مقاله نویس این است.

1-   تمثیل "الجمل فی سم الخیاط " در انجیل نیز آمده است. گذشتن شتر از سوراخ سوزن آسانتراز وارد شدن مرد ثروتمند در ملکوت خداست. که تا حدودی با بخش آغازین آیه مطابقت دارد. بر طبق یکی از این تفاسیر آمده است واژه ی یونانی kamelos  به معنای شتر احتمالا kamilos  به معنای ریسمان و طناب بوده است و در ضبط آن اشتباهی رخ داده است.  تفسیر دیگر آن است که واژه ی سوراخ سوزن در آرامی نام محلی در بیت المقدس بوده است که در آن دری تنگ و پر ازدحام وجود داشت که عبور از آن بسیار مشکل بوده است یا اینکه سوراخ سوزن نام درِ کوچکی بوده که در دروازه های بزرگ شهرها جاسازی می کردند تا افراد پیاده وارد شهر شوند. مترجم وجه سوم را ترجیح می دهد و می گوید هیچ ردی از سوی کاتولیک ها نسبت به تفاسیر سه گانه طرح نشده است.

2-  سفیان ثوری به نقل از ابن عباس در تفسیر آیه، جمل را به معنای ریسمان کشتی گرفته است. که با برداشت مسیحیان همخوانی دارد.

3-  طبری پنج قرآئت از کلمه ی جمل را ذکر کرده و می گوید برخی جمل را تصحیف شده ی حبل(ریسمان) دانسته اند.

4-  زمخشری و فخر رازی آن را نوعی تشبیه می دانند و بعضی آن را از باب مبالغه دانسته اند.

از مجموع برداشت های پاره ای از مسیحیان و مفسران مسلمان می توان نتیجه گرفت که تمثیل در آیه از معنای ظاهری اش فاصله می گیرد و معنای متفاوتی را در ذهن تداعی و امر به ظاهر غیرممکن را به ممکن تبدیل می کند.

+ نوشته شده توسط عباس فضلی در سه شنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۶ و ساعت 18:13 |
تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 190 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1396 ساعت: 7:28