خلوص در عزادارى امام حسين(ع)

ساخت وبلاگ

خلوص در عزادارى امام حسين(ع)

     از دوران كودكى كه به عزادارى سالار شهيدان به صف دسته جات عزادارى و نوحه خوانى و سينه زنى مى رفتم هميشه يك سؤال ذهنم را به شدت رنج مى داد كه چرا على رغم اين حركات بسيار سوزناك و گريه هاى عطشناك كمتر اثرى بر روى افراد تجلى پيدا مى كند و پس از پايان عزاداريها، هر كس به سراغ كار و كسب اوليه خود مى رود و همه در حسرت ماه محرم سال آينده و برپايى عزادارى و سينه زنى هاى ديگر با هم به گفتگو مى پردازند.

      و باز هر سال اين اعمال و خواسته ها تكرار مى شود ولى در قلب آدميان نه واقعه به جدّ تحليل مى شود و نه چشم و گوش از كار روزمره خويش در مى ماند و نه عبرتى و عزتى نصيب عزاداران مى شود. جز آنكه مراسمى را به پا داشته و از آن بهره ى اندکى گرفته يا مانند هر عادتى به تكرارش، لذتى و دردى بر چهره و قلب آدمى نشسته و واقعه همچنان تكرار مى شود.

        اكنون كه پس از آن دغدغه ى سؤال برانگيزم سالها مى گذرد و مطالعاتى هر چند اندك پيرامون تأثیر نهضت امام حسين(ع) بر روى افراد جامعه و نقش عزادارى بر تغيير رفتارها نموده ام متوجه يك نكته اساسى شدم و آن اينكه با همه ى  توصيه اى كه ائمه اطهار(ع) براى زنده نگهداشتن عاشورا و نهضت حسينى داشته و خود در فضاى خفقان آلود به عزادارى و احياى اين سنت پرداخته اند به يك مسأله جدى اشاره كرده اند و آن اخلاص در عمل بوده است. همان ارزشى كه در تمام رفتار و اعمال عادى و غيرعادى آدمى كارساز بلكه شاه بيت تمام غزلهاى خوش زندگی آدمی است. چرا که هر كس به اندازه ی اخلاصش از عمل بهره مى گيرد.

      براى اينكه اين واژه را در قيام حسينى معنايى دوباره كنيم و به سوال ذهنى خود هم پاسخى داده باشم به تقرير و تحرير نكاتى مى پردازم.

       پس از ظهور اسلام و زحمات طاقت فرساى پيامبر اكرم (ص) و حضرت على(ع) و ديگر صحابه مخلص آنها در ايجاد فضاى دينى خالص و نفى و ردّ دورويان و منافقان، حادثه اى با اخلاص تر و زيباتر از نهضت امام حسين(ع) و ياران با وفايش براى حفظ مكتب اسلام و احياى سنت هاى الهى و محمدى(ص) وجود ندارد. و رمز ماندگارى اين قيام و الگوپذيرى تمام نهضت هاى اسلامى در ميان مسلمانان به ميزان اخلاصى است كه قلوب عاشورائيان را پر كرده بود. مطمئناً رمز بقاى اين نهضت و پاسدارى از ارزشهاى اين سنت به اخلاص مردان و زنانى وابسته است كه اشك خويش را مخلصانه و آگاهانه در راه همراهى با بزرگترين تراژدى انسانى بر گونه هاى خود سرازير كرده اند. هر چند در مقابل برخى خواسته يا ناخواسته بزرگداشت اين نهضت را بهانه اى براى معرفى خود و اميال دنيوى خود قرار داده اند.

          در برپايى هر نوع مراسم حسینی جهت احياى عاشورا، سه گروه دست اندركار هستند.

1 - واعظان و مدّاحان

2 - صاحبان مجالس

3 - مردم عزادار

         هر كدام از اين گروهها با نيات و انگيزه هاى مختلفى به كار خود مشغول مى شوند و مجموع آنها باعث شكل گيرى مجالس عزادارى براى حفظ سنت هاى عاشورايى مى گردد. در سرلوحه ى تمام كارها، اخلاص چون نگينى درخشان، بر انگشترى عقيق به ميزان كارآيى آنها نمره داده و اعمالشان را امضاء مى كند.

گروه اول: واعظان و مدّاحان ، تاثير گذارترين گروه در اين مجالس، روضه خوانان و مديحه سرايان هستند كه با گفتار و كردار خود ديگران را راهنمايى و ارشاد مى كنند.

    مرحوم محدث نورى در كتاب "لوء لوء و مرجان " - كه در آداب اهل منبر نوشته است- پس از ذكر احاديث بسيار در برپايى مراسم عزادارى امام حسين(ع) دو ويژگى اصلى اهل منبر اخلاص و راستگويى مى داند و به توصيف اين دو ويژگى و توصيه به اهل منبر، نكات ارزنده اى يادآور مى شود. وى در تقبيح بى اخلاصى واعظان حكايتى را به نقل از يكى از علما نقل مى كند كه واعظ معروفى در ماه رمضان با تعيين قراردادى به منبر رفت. وسط ماه بانى كمتر از قرارداد به او پرداخت. وى نيز در روز بيست و يكم ماه رمضان در حالى كه بالاى منبر مشغول ذكر مصيبت بود و هر كس به سر خود مى زد از منبر فرود آمد و به سراغ بانى رفت، تا مى توانست بر سر او زد كه باقى مبلغ مى دهى يا نه... آقاى بيچاره ديد سر نزديك است باد كند و كسى ملتفت اين مجلس محرابيه نيست ناچار قبول كرد و او را اطمينان داد. دست از سر او كشيد و براى دعا كردن با اين حالت خويش و دل خرم به عرشه ى منبر خزيد. مرحوم محدث نورى پس از ذكر اين واقعه مى نويسد: الحق با اين قلب خراب و عمل سراب لايق وعظ انام(مردم) و افتخار نمودن به چاكرى امام حسين(ع) خواهد بود. (1)

      هر چند از اين داستان و بازنويسى آن سالها مى گذرد و شايد طرح آن براى نسل امروز زيبا جلوه نكند ولى متأسفانه به گونه هاى امروزى همين داستان در ميان برخى واعظان و مدّاحان تكرار مى شود و مردم در حين مراسم و يا پس از اتمام جلسات با تعيين قرارداد و مبلغ آن آشنا مى شوند و به درجه ى اخلاص مدّاحان و روضه خوانان پى مى برند. اين كه آنها نيز نياز معيشتى دارند و بايد مخارجشان تأمين شود مساله ديگرى است ولى نويسنده ى كتاب از قول حسن بن على شعبه در كتاب "تحف العقول " روايت كرده است كه مفضّل بن عمر به اصحاب خود وصيت مى كرد و مى گفت لا تاكلواالناس آل محمد عليهم السلام و آن گاه از امام صادق(ع) روايتى تكان دهنده درباره تأمين از راه عزادارى بيان مى كند. و در ادامه ى آن مى نويسد: در تفسير شيخ رازى روايت از رسول خدا(ص) كه فرمود شب معراج مرا به آسمان بردند جماعتى را ديدم كه لبهاى ايشان را مى بريدند چندان كه مى بريدند باز ديگر باره تمام مى شد من گفتم: اى جبرئيل اينان چه كسانى هستند؟ گفت :هولاء خطباء امتك يقولون ما لايفعلون و يأمرون الناس بالبر و تنسون انفسهم اينان و اعظان امت تو هستند، آنچه را كه خود انجام نمى دهند مى گويند و مردم را به نيكويى ولى خود را فراموش مى كنند.(2)

         البته ترديدى نيست كه در ميان مدّاحان و واعظان انسانهاى مخلص و شيفته اى هم يافت مى شوند كه قلب هاى آنان مالامال از عشق به خدا و پيامبر و ائمه اطهار(ع) است و نام آنان همواره يادآور نهضت عاشورايى است ولى استفاده ابزارى از مضامين و مفاهيم دينى هميشه دين را در چشم مردم ضعيف كرده است. فرياد شهيد مطهرى در كتاب "حماسه حسينى " متوجه سودجويان از مصاديق دينى است.

       يكى ديگر از مسائلى كه واعظان و مدّاحان به آن توصيه شده اند، پرهيز از دروغگويى و افراط و تفريط در بيان واقعه عاشورا است. به تعبير شهيد مطهرى "نوحه بسيار بسيار خوب است ائمه اطهار (ع) دستور مى دادند افرادى كه شاعر بودند، نوحه خوان و نوحه سرا بودند. بيايند براى آنها ذكر مصيبت بكنند. آنها شعر مى خوانند و اظهار گريه مى كردند، نوحه سرايى و سينه زنى و زنجير زنى، من با همه ى اينها موافقم ولى به شرط اينكه شعارها، شعارهاى حسينى باشد نه شعارهاى من درآوردى. "نوجوان اكبر من، نوجوان اكبر من " شعار حسينى نيست. "(3)

     اما گروه دوم يعنى صاحبان مجالس، كسانى كه به عشق امام حسين (ع) و زنده نگهداشتن عاشورا همواره با برپايى مجالس سوگوارى، ادامه دهنده ی راه امامان شيعه و عمل كننده به توصيه هاى آن بزرگواران هستند. اين گروه نيز همواره در خطر بى اخلاصى و رياكارى هستند و بايد بدانند به ميزان اخلاص آنها، اعمالشان پذيرفته مى شود. مرحوم آيت الله حاج ميرزا جواد ملكى تبريزى صاحب المراقبات - كه استاد حضرت امام خمينى (ره) بوده و ديگران را به خواندن كتابهاى آن مرحوم توصيه مى نمود؛ در فصل اول كتاب خود كه پيرامون مراقبات ماه محرم است، در بخش رعايت اخلاص خطاب اصلى خود را متوجه صاحبان مجالس نموده است. و مى نويسد: آنچه در اين باب و غير آن اهميت دارد اين است كه اين كارها را به خاطر رسم و عادت انجام نداده و سعى كنيم اين كارها را با نيتى خالص و براى رضاى خدا انجام داده و در خلوص خود نيز
صادق باشيم.

        زيرا كار كوچكى كه با نيت خالصانه و صادقانه همراه باشد، بهتر از كارهاى زيادى است كه خلوص و صداقت در آن نباشد. حتى اگر چندين هزار برابر باشد، اين مطلب به خوبى از عبادتهاى حضرت آدم(ع) و شيطان فهميده مى شود. زيرا عبادتهاى چندين هزار ساله شيطان او را از جاودانگى در آتش نجات نداد، ولى يك توبه حضرت آدم(ع) باعث بخشش خطا و برگزيدن او شد.

       صدق در اخلاص تنها با لطف خاص خداوند در حق بندگانش به وجود مى آيد و اگر بنده فقط سعى خود را به كار گيرد و بفهمد كه نمى تواند به آن دست يابد و در پى آن از خداوند كمك خواست و آيه ی "امن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء"(نمل /62) شامل حال او گردد؛ درهاى عنايت پروردگار بر او گشوده مى شود. زيرا او كريم و بخشنده است و بخشش به بندگان مضطرى را كه درب او مى كوبند، دوست دارد.

     در هنگام انجام اعمال نيز بايد مراقب باشد كه ريا و دوستى ستايش مردم در نيت او وارد نشود و براى اينكه بفهمد ريا در نيتش وارد شده يا نه، مى تواند به جاى اينكه مثلا" در خانه ى خو د عزادارى را برپا كند در منزل دوست خود اين كار را انجام دهد. به طورى كه مردم ندانند او مجلس را برگزار كرده است. آن گاه ببيند حال قلب او از اين كار تغيير پيدا مى كند و حال او در سنگين بودن مخارج عزادارى و كمى آن، يا خوشحالى او از شكوه مجلس يا سادگى آن متفاوت است.

        در صورتى كه مردم بدانند او برپا كننده ى مجلس عزا مى باشد يا ندانند و اگر در تمام اين مسائل تفاوتى نديد، ببيند كه آيا دوست دارد سخنران و روضه خوانى را كه براى عزادارى دعوت مى كند از كسانى باشد كه معروف بوده و در مجالس اعيان و اشراف به ذكر مصائب امام(ع) مى پردازند يا نه. بخصوص در صورتى كه مصايبى را كه غير معروفين از امام(ع) نقل مى كنند در منابع معتبر بوده و از اين جهت از لحاظ شرعى بهتر مى باشد و يا ببيند آيا براى او فرق مى كند كه اهل مجلس او از فقرا يا ثروتمندان باشند و اگر در اين ملاكهايى كه براى تشخيص ريا ذكر نموديم كه راه براى ورود ريا در عزاداريش بسيار وسيع مى باشد و براى بستن اين راه بايد عمل خود را از ديگران بپوشاند و آن را مخفى نمايد. بدين شكل كه مجلس عزادارى را در منزل دوستش منعقد نمايد و به گونه اى عمل كند كه كسى نداند مجلس را او برگزار نموده است و تلاش كند عمل خود را از هر جهت صحيح انجام دهد به اين ترتيب كه كسى را براى خواندن مصيبت دعوت كند كه با تقوا و در خواندن مصيبت راستگو باشد. و نيز احترام به شركت كنندگان فقير و غنى براى او فرقى نكرده و براى احترام گذاشتن به آنان امتيازات دينى را رعايت كنند نه امتيازات دنيوى را، زيرا صحت اعمال اسرار زيادى دارد كه در افزايش پاداش آنها مؤثر است.(4)

        بنابراين صاحبان مجالس بايد از رقابت هاى كاذب با ديگر مجالس پرهيز نمايند و در دعوت مدّاحان و روضه خوانان دقت نموده و هيچ چيز را ترجيح ندهد و بدانند از كدام ثروت روضه ى
امام حسين (ع) برپا مى كند.

    اما گروه سوم: مردم عزادار كه با عشق به امام حسين(ع) در اين مراسم شركت مى كنند بايد اثر عزادارى را در قلب خود جستجو نمايند چقدر اين مراسم آنها را به خداى امام حسين(ع) نزديك و از گناه كردن دور مى كند. ملاك در عزادارى حركات موزون و پريدن خاص نيست. بلكه قلب پاك و چشم گريان است. هدف اين گردهمايى ها زنده نگه داشتن محرم و توجه به فلسفه ی شهادت امام حسين(ع) است.

     همواره اعمال آدمى را با درجه ى اخلاص و ميزان توجه به فلسفه ى عزادارى مى سنجند، نه به نوع عمل و كارهاى جنبى آن. عزادار ابا عبدالله بايد واقعا" عزادار او باشد نه در ضمن عزادارى مرتكب گناه و يا اذيت و آزار ديگرى شود.

          به هر حال اصلى ترين عمل در برپايى مجالس عزادارى امام حسين (ع) خلوص در نيت است و هر يك از گروههاى سه گانه مدّاحان و روضه خوانان، صاحبان مجالس و عزاداران نياز مبرم به حفظ اخلاص در عزادارى دارند و اين درس اخلاقى است كه امام حسين(ع) در اين نهضت ماندگار به همه ى بشر هديه داد.

           او در آخرين لحظه هاى حيات خود پس از شهادت ياران و در تنهايى خود فرمود: الهى رضى بر ضائك و تسليما" لامرك لا معبود سواك (خدايا به رضاى تو راضيم و تسليم امر تو هستم چون غير از تو معشوقى ندارم)، چنانكه در دعاى عرفه قبل از حركت به كربلا فرمود: تو پناه منى وقتى راهها با همه وسعتشان تنگ مى شوند.

-----------------------------------

1 - لوء لوء و مرجان ص 30

2 - همان ص 31

3 - حماسه حسينى ج 2 ص 58

4 - المراقبات ص 52 

+ نوشته شده توسط عباس فضلی در سه شنبه بیست و هشتم شهریور ۱۳۹۶ و ساعت 18:6 |
تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : عزادارى,حسينع, نویسنده : tabefalsafia بازدید : 221 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 16:07