برافراشتن پرچم امام حسین(ع)

ساخت وبلاگ

 

برافراشتن پرچم امام حسین(ع)

      در بندرعباس قریب یک دهه است که آیین برافراشتن پرچم امام حسین(ع) در شب اول محرم در حسینیه زینبیه برگزار می شود. در این مراسم همگام با نواختن مارش عزا و برپایی عزاداری، پرچم قرمز منقش به نام "یا اباعبدالله الحسین" برافراشته می گردد. پیش از مراسم، زیارت عاشورا و سخنرانی اجرا می گردد. متن زیر تحریر شده ی گفته های من در این آیین است.

     بزرگترین آیینی که در فرهنگ شیعه بوده  و همچنان زنده است؛ آیین عزاداری حسینی است. تاریخ اسلام گواه بر این است که شیعیان پس از حادثه ی کربلا به توصیه ی ائمه ی اطهار(ع) در برپایی این آیین کوشا و پابرجا بوده اند. حتی در مواردی که حاکمان جور مانع از اجرای آشکار مراسم بوده اند مخفیانه و با دشواری به سوگواری همت گماشته اند. پاره ای از اشعار و نوحه ها نشانگر این است که اگر دسترسی به زیارت کربلا برایشان مقدور نبوده است آرزوی حضور در کنار مرقد اباعبدالله را در دل می پرورانده اند.

         به یقین می توان گفت: دیگر آیین ها و عزاداری ها به تأسی از سنت عاشورایی شکل گرفته حتی مراسم ختم مردگان هم متاثر از آن است. اگر بخواهیم علت این امر را جویا شویم به این نکته می رسیم که هویت شیعیان وابستگی تام و تمام به حادثه ی کربلا دارد. شیعه با عاشورا کسب هویت و حیثیت می کند.

       در طول تاریخ، شیعه با برافراشتن پرچم عزای امام حسین(ع) انزجار خود را از ظلم و ظالم اعلام نموده و با اعتراض به شهادت مظلومانه ی امام و هفتاد و دو یار باوفایش به حق خواهی خود پرداخته و با تشریح حادثه ی عاشورا، جنایات یزیدیان را برملا و آنها را رسوای تاریخ کرده است. و تا وقتی جرم و جنایت در تاریخ بشریت وجود دارد خونخواهی و انتقام از ظالمان هم پابرجاست. بنابراین باید به شیعه حق داد که همچنان عزادار اباعبدالله الحسین(ع) باشد. خاطرم هست در جایی خواندم از ویکتورهوگو پرسیدند تا کی کتاب "بینوایان" باید خوانده شود؟ گفت: تا وقتی فقر در جهان هست.

            اما سوال اساسی این است که چرا پس از 50 سال از ارتحال پیامبر اکرم(ص) این واقعه ی تراژیک و تلخ اتفاق افتاد؟ نبرد با یک دشمن بیرونی نبود بلکه جنگ با یک دوست و آن هم نوه پیامبر بود. چرا مسلمانانی که حتی برخی از آنها پیامبر و یارانش را از نزدیک دیده بودند و با گفتار و رفتار او آشنا بودند؛ به نبرد با فرزندش برخاستند؟ حلقه ی مفقوده ی این ماجرا کجاست؟ هر چند آنها تصور می کردند که قیام امام را در نطفه خفه کرده اند و کسی سراغ صحرای تفتیده ی کربلا را نمی گیرد و از این جنایات خبردار نمی شود. اما پیام خون سید الشهداء و یارانش توسط امام سجاد و زینب کبری به تمام جهان مخابره شد و همچنان گوش فلک شنیدار آن واقعه ی جگرخراش است.

          البته نمونه ی این قساوت ها و جنایت ها در طول تاریخ رخ داده است و حتی در زمان معاصر توسط طالبان و داعشیان در حال انجام است. ظهور داعش و بوکوحرام در سرزمین های اسلامی از زخم کهنه های دیروز پرده برمی دارد. و در حقیقت ادامه راه یزیدیان است.

         در مقام پاسخ به پرسش فوق از کتاب "استثناگرایی اسلامی" آقای شادی حمید مدد می گیرم که ضمن مقایسه داعش با نهضت کربلا می نویسد: عدم تفکیک دو عنصر روح اسلام و ظواهر دین باعث وجود این نوع سلفی گری در جهان اسلام شده است. تا وقتی که مسلمانان به ظواهر دین دلخوشند و روح و جوهره دین را رها کرده اند دچار این نوع تشتت و اختلاف هستند.

         ما باید بین گوهر دین و مسائل ظاهری آن تفکیک قائل شویم. برخی رفتارهای صدر اسلام در جوامع کنونی قابل اجرا نیست. پایداری به روی برخی ظواهر دین، سبب بروز درگیری می شود. امروزه باید روح مسائل اسلامی را مبنای زندگی قرار داد. رعایت شریعت دین برای یک مسلمان امری ضروری است اما تعمیم آن در جوامع دیگر مطلوب نیست.  

           ما باید با جهان از راه صلح و سازش حرف بزنیم. خصم و کینه اگر کارساز بود باید از گذشته تاکنون راه به جایی برده بود. دین اسلام دین رحمت و صلح و رواداری است. قرار بر این نیست که ما دیگران را مسلمان کنیم ما باید به وجوه اشتراک انسانی دست یازیم  و همان وجوه را برجسته کنیم این که در قرآن آمده است قُل يا أَهلَ الكِتابِ تَعالَوا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشرِكَ بِهِ شَيئًا  آل عمران/64 برای ایجاد همین معناست. کلمه ی مشترک ادیان و آدمیان پرستش خدا و دوری از شرک است. اگر وحدت هستی دائرمدار حق است بقا و ماندگاری دین نیز در گرو پذیرش وحدت است.             

+ نوشته شده توسط عباس فضلی در جمعه سی و یکم شهریور ۱۳۹۶ و ساعت 11:0 |
تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : برافراشتن,حسینع, نویسنده : tabefalsafia بازدید : 162 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 16:07