سوگ و سرور

ساخت وبلاگ
 

سوگ و سرور

          لحظه ای پیش خبر پیدا شدن جسد "مهدی اندرواژ" پس از گذشت 33 سال از شهادتش دریافت نمودم. قرار است هفته ی آینده تشییع شود. در حالتی میانه ی سوگ و سرور در پوست خود نمی گنجم. او هم حجره ای من در مدرسه امام صادق(ع) قم بود. و آخرین دیدار ما لحظه ی اعزامش به جبهه صورت گرفت.

      پس از اینکه او رفت و دیگر برنگشت؛ من برای جبران تنهایی خودم همواره به دیدار پدر و مادرش می رفتم. پس از مرگ پدرش باز مادرش را تنها نگذاشتم. هر گاه و هر جا که به شهیدی گمنام می رسیدم به نیت اینکه شاید مهدی همین باشد؛ به زیارتش می شتافتم. حتی در زادگاهش بردستان که اخیرا سه شهید گمنام  دفن کرده اند؛ یکی را به نام مهدی نشانه کرده ام. در جمع شهیدان بردستان هم سنگ قبری به نام او ثبت شده است. در این اواخر وقتی به ملاقات مادرش رفتم گفت: یک ماه پیش چند تن از طلاب به دیدارم آمدند و از من خواستند که در باره ی شهید سخن بگویم. اندکی از او گفتم و درنهایت آنها را به شما ارجاع دادم. اشک از چشمانم جاری شد. و با خود این بیت  را زمزمه کردم.  

من و مجنون(مهدی) همسفر بودیم اندر راه عشق

او به منزل ها رسید و ما هنوز آواره ایم

 

+ نوشته شده توسط عباس فضلی در جمعه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۶ و ساعت 22:34 |
تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : سرور, نویسنده : tabefalsafia بازدید : 193 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 14:34