در کویر سیاست

ساخت وبلاگ

در کویر سیاست

هر چیزی کویری دارد. کشور، انسان، تفکر. سیاست هم کویری دارد. در کویر سیاست، سیاسیون بی پناه و تروتسکی ها قربانی می گردند. دروغ جای خود را به صداقت می دهد و رأی به سهام عدالت تبدیل می شود.

در کویر سیاست، ماکیاولیسم رشد می کند. آزادی و عدالت رنگ می بازد. نخبه کشی سکه ی رایج می شود. امیرکبیر در حمام فین رگ زده می شود و مصدق که با شعار «یا مرگ یا مصدقِ» مردم به صحنه آمده بود با «مرگ بر مصدق» شعبان جعفری ها به کویر احمدآباد تبعید شد. تنهای تنها در سکوتی طاقت فرسا و نهایتا در همان کویر سر بر خاک گذارد.

دکتر شریعتی را ببینید که چگونه در کویر تنهایی اش حرف می زند و برای التیام دردهای پنهانش چه سخن ها که نمی گوید. به قول دخترش، سوسن، کویر خلوتگاه شریعتی باشد و یا محصول نشستن در محضر خودِ -آزاد اما تنها- تجربه ی تفکر است در تعلیق، میان یک حسرت و یک امید، حسرت یک ازلیت از دست رفته و امیدی پرتنش به یک ابدیت هنوز نیامده. در کویر است که شریعتی همه ی مرزها را نادیده می گیرد تا تجربه ی تنهایی خود را به یُمن قرار گرفتن بر سر چند تقاطع، قابل تقسیم سازد.(مقدمه کویر تجربه مدرنیته ی ایرانی، فرامرز معتمد دزفولی)

خاتمی را به یاد آورید که در آخرین نامه هایش پس از یک دوره سیاست ورزی خود را کویری می خواند از کویر اردکان برآمده و در جهان مدرنیته غوطه ور شده و دوباره به کویر برگشته است.

اگر کویر نبود انسان ها بی یاور می شدند. زیباترین عرفان شرقی حضور در تفکر خویشتن است. کتاب هایی چون «با مخاطب های آشنا و کویر» دکتر شریعتی و «سیاست نامه» ی سروش حکایت کویر ایرانی است که فراز و نشیب های تاریخ سیاسی یک ملت را می توان در آنها جستجو کرد.

اما در کویر سیاست می توان آزاد و بی قطب نما به هر جا سفر کرد. از ملت مایه گذاشت و با آبروی افراد بازی کرد و کلمات را به استخدام قدرت در آورد. دین در کویر سیاست است که ابزار می شود و احساسات مذهبی قربانی حرص و حسرت می شود.

این که می گویند دین از سیاست جداست چون کویر سیاست، با کویر دیانت فاصله دارد. در کویر سیاست ضد ارزش ها تبدیل به ارزش می شوند همه چیز فدای قدرت و حشمت می شود ولی در کویر دیانت عرفان ظهور می کند و انسان از خود و دیگران رها می شود و به تنهایی و خلوت خود پناه می برد.

در کویر سیاست کتاب «نخبه کشی» رضا علی قلی خواندنی است. ما یاد گرفته ایم که خوش استقبال و بد بدرقه باشیم. گویا شخصیت های قهرمان و کاریزماتیک در فرهنگ ما یک بار ظهور و یکباره افول می کنند. نخبه پروری ما مانند نخبه کشی ماست.

در کویر سیاست هواداران میرحسین موسوی، شب شنبه بهت زده می مانند. چرا که بهت و ابهت، مات و کیش، شاه و گدا، دروغ و صداقت و عزلت و ذلت وارونه می شوند چه که تناقض در رأی نمایان می شود.!!

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم آبان ۱۴۰۲ ساعت 9:8 توسط عباس فضلی  | 

تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 31 تاريخ : يکشنبه 5 آذر 1402 ساعت: 15:59