بازخورد بازنشستگی

ساخت وبلاگ

درود و وقت بخیر جناب دکتر فضلی گرامی
من البته با عنوانی که انتخاب کرده اید و در متنتان نیز به آن اشاره کرده اید چندان همراه نیستم. آنچه گفته اید و رنجی که بر شما و دیگر اساتید عالِم و دغدغه مند در این سالها رفته است را درک می کنم اما مساله زاویه ای دیگر هم دارد که نباید از آن غافل شد: شما و دلسوزان و اندیشه ورزانی چون شما چراغی را روشن نگه داشتید که بسیاری از دانشجویان از نورش بهره ها بردند...باری معلمانی چون شما با چراغتان رخصت ندادید که کسانی تاریکی را سراسری کنند و دانشجویان و طالبان علم و معرفت را از نور محروم دارند و این البته اجباری بوده است یا عاشقانه تفاوتی نمی کند و خدمتی بزرگ به حساب می آید ...
دوست تر دارم که شما را نه قربانی نظام ایدئولوژیک که چراغ ِ راه و راهنمای دانشجویان بی پناه و مظلوم بخوانمتان...
دستمریزاد و خسته نباشید بابت تمام این سالها که ماندید و نورافشانی کردید و راه نشان دادید..(دکتر پیمان نواب)

تبریک دوست نازنین
آزاده زیستن شیوه و عادت انتخابی همیشه شما بوده و سپاس خدای را که دراین سیر زندگی پیروز و سرافراز بوده اید چه توفیقی بالاتر از آن که از دوران نوجوانی چرخ روزگار چشمتان را با چهره ی دوستانی آشنا ساخت که جنسشان از مهر و روشنایی بود و همیشه وفادار و اکنون که بیش از پنجاه بهار می گذرد هر روزتان با همنشینی اشان جوانتر و شادابتر می شوید. خود درخت پرباری شده اید که برای دیگران برآن دوستان چندین افزوده اید و خدای نون والقلم عمر دراز دهد و توفیق تا برآن دوستان عزیزتر از جان بیافزایی ، حال که رهایی از اجبار وظائف کم ثمر یافته ای، هرچند بسیار از آنچه که دارید و متفاوت با دیگران ، نتیجه حضور در حضرت کلاس و دانشجویان بوده و این هم خود توفیقی و جای سپاسش محفوظ، اما وقتی کلاس و درس زندانی قید و بندهای اسارتبار قوانین استبدادی حاکمیت شود نتیجه ای جز احساس دربند بودن ندارد که بازنشستگی ، رهایی از زندان اجبار خواهد بود.
تبریک می گویم به شما و دوستان بی صدا و پر سخن و بی آزار و پرثمر.
به جمع ما هم خوش آمدی که همیشه در انتظارت بوده ایم.(محمد فولادی)

سلام جناب فضلی عزیز، شما همیشه بهترین عملکرد را داشته اید، ارتباط شما با دانشجویان در حد اعلای محبت بوده، تدریس شما در نوع خود بهترین بوده، رفتار و عملکرد شما در بین همکاران دانشگاه طوری بوده که همیشه در قلب آنها جای داشته اید، قلم شما آنقدر روان، زیبا و دلنشین است بیشترین اثر را در خواننده میگذارد، گرچه دلخوشی از متشریعین زمانه ندارید، ولی کماکان حلاج گونه به علم و تلاش و راه خود ادامه میدهید، به مرز پختگی رسیده اید، روزهای خیلی خوب را برای شما آرزو دارم، زندگی تان پر از نور باد.(دکتریعقوب حامدی)

درود استاد عالی بود . . شما تنها نیستید گویا حرف دل من را زدید . هرگز به سمت کار اداری نرفتم .. اما در کار خصوصی نیز از بلای سیستم دولتی دور نبودم ..
و از اینکه نمیتوانم خودم باشم هماره درد کشیده ام .
بخصوص که زن بودن این رنج را مضاعف نیز می‌کند.
درود بر شرافت و صداقت شما
دوست تان دارم استاد(خانم دکتر مژگان درستکار)

ضمن سلام و درود فراوان بر دوست و برادر بسیار عزیز و ارجمند جناب دکتر فضلی گرامی . جناب عالی برای دوستان شناخته شده هستید و همه شما رو به فضل و تقوا و تعهد و اخلاص و ساده زیستی و راست گویی و درستکاری می شناسند و شخصیت تان نیز برای دوستانی که شما رو میشناسند قابل احترام است بنده که قریب سی و چند سالی است که توفیق دوستی تان را دارم از روز اولی که در مجموعه اداری بدو ورودتان بعنوان همکار شما رو دیدم تا امروز که در مراتب علمی بالاتری قرار گرفته اید و نیز در دوران اشتغالتان در علوم پزشکی هیچ تغییری در منش و رفتار شما رخ نداده همان انسان والایی که بودید هستید این بهترین و با ارزش ترین سرمایه است برای انسان این موقعیت ها و مقام ها و........ میایند و میروند آنچیز که میماند انسانیت انسان است که بحمدالله در شما متجلی است متاسفانه بعضی ها برای چند صباحی داشتن موقعیت و مقام و حفظ آن دست به هر کاری میزنند همچون همین آقایی که نمایندگی در مجموعه علوم پزشکی را دارد و برای همه شناخته شده است انسان فرصت طلبی که به ظاهر موجه است لکن در باطن ذات او چیز دیگری هست چه سوء استفاده هایی که نکرده و نمیکند که شما بهتر از من میدانید .بگذریم امروز که از کسوت خدمت خارج شده اید سربلندید و سرفرار و برای همه کسانیکه در آن مجموعه شما رو میشناسند قابل احترامید و الان نیز با فراغت بال بیشتری میتوانید به آنچه در اندیشه تان هست بپردازید موفق و موید باشید حاج شیخ عزیز خودمون (دانش صفت زاده)

درود برشما حاج آقا عزیزوگرامی همین برشما بس هرجا نامی از حاج آقا فضلی به میان میاد به نیکی وخوبی یاد می شود..همین بس که پیش همکاران وخدای خویش رو سفید هستید..همین بس در پیشگاه خدا سرفراز شدید.ودربرابر وجدان خویش رضایت کامل دارید..
در یک کلام انسان باکمال بودید.. (علی غریب پور)

سلام عليكم و صبح شما بخير
اينكه سرنوشت ما -در هر شكل و جايگاهي- تقدير ماست يا تدبير ماست، دست كم بر من حقير پرابهام است. اما به هر روي حداقلي از اختيار و تدبير در آدمي هست كه چه بسا بخشي از تقدير را هم رفم ميزند.
به هر حال سرنوشت شما به ويژه بخش اعظمي از عمر شما آن هم مهمترين سنين عمر شما در راه طي شد، راهي پر از فراز و نشيب آن هم در دوران كنوني!!! و براي چنين مخاطباني و جامعه اي كه ذكرش كرديد.
اما از جهت كيفيت از ديد من حقير بسيار ارزنده و موثر بوديد چه در كلاس درس و چه در گفتارها و چه در نوشتارها.
اكنون در فضاي ناخرسندي و يا ضد خرسندي شما خرسند باشيد كه در تاريكي دست كم شمعي برافروختيد آن هم شمعي كه ولو با نور كم اما حالا حالاها خواهد سوخت.
از طرفي بازنشستگي تولدي دوباره است كه مباركتان باشد و در اين فرصت رهايي قلمتان افزون و نور شمعتان پرفروغ تر خواهد شد.
با آرزوي بهروزي
در پناه خداوند متعال باشد(دکتر محمد قهرمانی)

سلام استاد
پیامی که در رابطه با بازنشستگی تون گذاشتید بهانه ای شد تا سر صحبت را در مورد کلاس خاطره انگیزی که ترم دو با شما داشتیم باز کنم.
من کسی بودم که از زمانی که تا حدودی خودم را شناختم فهمیدم وجودم تشنه ی کتاب خواندن و نویسندگی و مطالعه اشعار است و تا حدودی هم در این راه،طی مسیر کردم اما جریان کنکور باعث شد دست از مطالعه‌ی شعر و کتاب های غیر درسی بکشم وذهنم را در زندانی که دیوارهایش از کتاب های درسی ساخته شده بود محبوس کنم به گونه ای که شعله های عشق به مطالعه در من خاموش شد بدون اینکه خودم متوجه شده باشم. وقتی متوجه این موضوع شدم که در کلاس ادبیات شما شرکت کردم،صحبت های شورانگیز شما در مورد خواندن و نگاشتن کتاب و سطح بالای اطلاعات شما در مورد کتب،جوانه های علاقه به مطالعه و نگاشتن را در من زنده کرد،به گونه ای که حالا خود را دوباره مشتاق خواندن و ادراک متون مختلف یافته ام.
نمی دانم با نگارش این متن، تا چه اندازه توانستم دیدگاه حقیقی ام را در مورد کلاس ادبیاتی که با شما داشتم بیان کنم ولی در آخر دوست دارم بگویم از این که کلاس ادبیات رو با شما برداشتم بسیار خرسندم.
امیدوارم حتی بعد از بازنشستگی هم،فعالیت های فرهنگی تان بتواند موجب شود افراد مستعد، راهشان را بیابند.(خانم راستگو)

+ نوشته شده در پنجشنبه ششم مهر ۱۴۰۲ ساعت 22:1 توسط عباس فضلی  | 

تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 49 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 12:15