حودکشی

ساخت وبلاگ

مصاحبه خبرگزاری ایسنا به مناسبت روز پیشگیری از خودکشی/ شهریور 1401

1- قتل نفس یا خودکشی از منظردین چه حکمی دارد؟

ج- قتل نفس نه فقط در اسلام بلکه در دیگر ادیان هم تقبیح و حرام شمرده شده است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، خودکشی را بنابر تعالیم همه ی ادیان و شرایع الهی حرام دانسته است.(المیزان ج 7 ص 372) فقیهان شیعه و اهل سنت نیز به حرمت خودکشی تصریح کرده اند. و آن را از گناهان کبیره شمرده اند.(مجازات های اسلامی و حقوق بشر ص 91) یهودیان فردی که خودکشی کرده است در قبرستان خود دفن نمی کنند. مسیحیان خودکشی را در حکم قتل می دانند و از مراسم تدفین به شیوه ی معمول خودداری می کنند.

2- علت حرام بودن این اقدام در اسلام چیست و چرا به عنوان گناه کبیره از آن یاد می شود؟

ج- تصور می کنم علت حرمت خودکشی تصرف در ملک خداست. از آنجا که حیات و ممات ما به اراده ی الهی صورت می گیرد هر گونه دخالت در این امر تصرف عدوانی شمرده و به عنوان گناه کبیره محسوب می شود. هر چند آدمیان به گونه های مختلف مرگ را تجربه می کنند اما خودکشی چنان که از نامش پیداست نوعی جرئت و جسارت بر حکم خدا تلقی می شود. از طرفی خودکشی تعرض به حقوق بازماندگان است. چنان که فیلسوف معاصر انگلیسی، براین مگی در کتاب «مواجهه با مرگ» می نویسد:

جان با خودکشی هم رابطه ی خوبی ندارد و تصورش بر این است که " خودکشی برای اطرافیانش و کسانی که دوستش دارند، خیلی دردناک تر از این است که به مرگ تدریجی بمیرد. زخمی که خودکشی باقی می گذارد، عمیق تر است. زشت تر است. هیچ چیز به اندازه ی خودکشی قلب بازماندگان آدم را جریحه دار نمی کند. در نتیجه خودکشی در هر شرایطی تعرض به حقوق بازماندگان است. آدمی که خودکشی می کند، عوض این که تا آخرین لحظه به عزیزانش بچسبد و ولشان نکند، ترجیح می دهد، قبل از موقع، ترکشان کند. آن هم برای همیشه. این بدترین نوع طرد است. بقیه هم همین برداشت را دارند.(ص 497)

3- روایاتی که در این خصوص داریم و نگاه قرآن در این زمینه لطفا بفرمایید؟

ج- هر چند برخی مفسران آیه ی لاتقتلوا انفسکم ان الله کان بکم رحیما(نساء/29) را مربوط به دیگرکشی می دانند اما علامه طباطبایی به خاطر تعلیل به رحمت الهی، این نهی را شامل خودکشی و دیگرکشی می داند. همچنین بیشتر مفسران آیه لاتلقوا بایدیکم الی التهلکه(بقره/195) را حمل بر خودکشی کرده اند. اما روایات در این باره بسیار است. امام باقر(ع) فرمود: مؤمن به هر بلایی مبتلا می گردد و به هر مرگی می میرد جز خودکشی(وسائل الشیعه ج 19 ص 24) یا امام صادق(ع) خودکشی را موجب ابتلا به آتش دوزخ دانسته است.(من لایحضره الفقیه ج 3 ص 572)

4- با توجه به این که در قرآن لحظه ی مرگ را به لحظه ی یقیین تعبیر شده از نظر دین مرگ این افراد چه تفاوتی با مرگ طبیعی دارد؟

ج- بله درست است در دو آیه به جای واژه ی موت کلمه ی یقین آمده است. خصوصا در یکی از این آیات اشاره دارد که در آن لحظه پروردگار خود را عبادت کنید. چنان که به صورت کلی هم می فرماید در مواجهه با مشکلات آیه استرجاع یعنی «انالله و انا الیه راجعون» را بخوانید. اتفاقا این امر دلالت می کند بر این که مرگ و زندگی ما به دست خداست اما فردی که دست به خودکشی می زند، تنها چیزی که لحاظ نمی کند امر الهی است و طبیعتا با نوعی اضطراب و سختی مواجهه می شود. بنابراین توصیه ی به یاد خدا بودن در موقع مرگ، برای راحت جان دادن و تسلیم امر الهی شدن است به قول حافظ

این جان عاریت که به حافظ سپرد دوست

روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم

5- عاقبت این افراد چگونه است و چه عواقبی دارد؟

ج- طبیعتا کسی که به صورت معمول نمی میرد و مرگ خودش را رقم می زند غیر از آن که امر خداوند را اطاعت نکرده است و موجبات ناراحتی بازماندگان را فراهم می کند. در برزخ و دوزخ نیز به عذاب الهی دچار خواهد شد.

6- از دید دین افرادی که دست به این اقدام می زنند چه مشکلاتی دارند و علت آن چیست؟ و دین و عالمان دینی چه کمکی می توانند در جهت آگاهی بخشی و جلوگیری از این اقدام داشته باشند؟

ج- یکی از مسائلی که مرا بسیار به اندیشیدن واداشته است همین پرسش است. واقعا فردی که خودکشی می کند چه چیزی در سر می پروراند؟ از چه امری دلگیر است؟ چه عواملی او را به این راه کشانده است؟ پاسخ به این سوالات سخت است. از این رو پاسخ به تمام این موارد را نباید فقط به عهده ی فردی که دست به خودکشی می زند، واگذار کرد. ضمن این که باید افراد جامعه را به امور پس از حادثه ی خودکشی آگاه کرد، لازم است اطرافیان فرد از عواملی که زمینه ساز خودکشی است، برحذر داشت. چرا باید یک جوان را در امور مختلفی چون تحصیل، ازدواج و شغل یاری نکرد تا دست به یک کار بد بزند؟ تصور می کنم ما باید نسبت به پاره ای از سنت های ازدواج و درس خواندن تجدید نظر بکنیم.

در پایان به جوانان توصیه می کنم کتاب «در باره ی معنای زندگی» اثر ویل دورانت را مطالعه کنید که حکایت جوانی است که در آستانه ی خودکشی است و به نویسنده نامه می نویسد و راه حلی را طلب می کند. دورانت هم به صد نویسنده ی مشهور نامه ی جوان را ارسال می کند و از آنها پاسخ می طلبد. این کتاب حاصل برخی از آن پاسخ هاست.

+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم شهریور ۱۴۰۱ ساعت 12:32 توسط عباس فضلی  | 

تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 119 تاريخ : شنبه 2 مهر 1401 ساعت: 1:54