دنیای متن از منظر پل ریکور

ساخت وبلاگ

 

دنیای متن از منظر پل ریکور

       هفته ی پژوهش فرصتی است تا پژوهشگران با موضوعات جدیدی آشنا شوند. پژوهشکده ی هرمز وابسته به دانشگاه هرمزگان بر آن شد تا در نشستی علمی به واکاوی "دنیای متن از منظر فلسفه و حقوق" بپردازد. بخش اول موضوع به من سپرده اند. با سپاس از حضور اساتید و دانشجویان گرام، بحثم را با تعریفی از هرمنوتیک شروع می کنم آنگاه به سه دوره ی هرمنوتیک اشاره ای اجمالی نموده و در پایان دنیای متن از نگاه ریکور را توضیح می دهم.

     هرمنوتیک(1) دانشی است که مبانی نظری تفسیر و فهم را بیان می کند. نوعی رخداد که از فهم سطحی به فهم عمیق می رسد. شما وقتی متنی را می خوانید؛ برداشتی از آن پیدا می کنید که حاصل ذهن نویسنده و شماست. در حقیقت عمل فهم یک فرایند بین الاذهانی(2) است. این دانش تاکنون سه دوره را سپری کرده است. 1- هرمنوتیک پیشامدرن که در آن کتاب مقدس را با نگاهی نقادانه مورد ارزیابی قرار دادند. و با تفسیر متفاوت از گذشته به دنیای مدرن وارد شدند. یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که انقلاب فلسفی و علمی محصول رویکرد جدید به کتاب مقدس بود. یعنی دنیای جدید حاصل نگاه هرمنوتیکی به متن مقدس بود. 2- هرمنوتیک مدرن که با ظهور دو شخصیت برجسته یعنی شلایرماخر و دیلتای شکل گرفت. شلایرماخر مدعی شد که این فن در ذاتش یکی است چه متن سندی حقوقی باشد و چه کتاب مقدس و دینی یا اثری ادبی. یقینا در میان انواع مختلف متون تفاوت هایی وجود دارد اما در زیر این تفاوت هاست که وحدت بنیادی تری نهفته است. متون زبانی اند. دیلتای با نوشتن شش جلد کتاب، با مقایسه ی بین علوم تجربی و علوم انسانی، به فهم در آوردن علوم انسانی را مد نظر قرار داد. 3- هرمنوتیک معاصر که مدیون کسانی چون مارتین هایدگر و گادامر و پل ریکور است. هایدگر بر خلاف معرفت شناسان که فهم را نوعی ادراک نظری در باب موضوعات گوناگون می دانند وی فهم را امری هستی شناسانه تلقی می کند که با ساحت عمل انسان ارتباط تنگاتنگ دارد هایدگر فهم را امری تاریخی می داند و می گوید: فهم امری ثابت و ایستا نیست بلکه مانند خود دازاین همواره در حال شدن است از همین جاست که فهم نهایی وجود ندارد و هر فهمی نیز در جریان عمل و شدن دازاین تحقق می یابد. از نظر گادامر اگر مفسر در موقعیت مکالمه و گفت و گوی با متن قرار نگیرد به فهم متن نائل نخواهد شد. منطق گفت و گو میان دو افق معنایی متن و افق معنایی مفسر صورت می پذیرد و از آنجا که انسان موجودی تاریخی است و فهم نیز تاریخمند است لذا مفسر باید دو افق زمان نگارش متن و زمان حاضر را در هم بیامیزد. اما پل ریکور گونه ای دیگر به متن می نگرد که در این بحث دیدگاه  او را واکاوی می کنیم.

        کتاب ابزار مهمی برای فهمیدن است که سه مولفه ی وجودی یعنی متن و نویسنده و خواننده را در برمی گیرد. در نگاه ریکور این رابطه به هم می ریزد و نوعی فاصله مندی(3) بین عناصر سه گانه شکل می گیرد. در حقیقت متن است که این فاصله را ایجاد می کند. کتاب بین عمل نگارش و عمل خواندن جدایی می افکند. چون وقتی مؤلف کتاب می نوشته؛ خواننده غایب بوده است هر چند هر نویسنده ای در ذهن و ضمیر خود، خواننده ای را فرض و بعد شروع به نوشتن می کند. از طرفی وقتی خواننده، متن را می خواند؛ نویسنده ی کتاب حضور ندارد. پس متن یک رهاشدگی را تجربه می کند. در واقع متن هم موجب فقدان نویسنده و از سویی دیگر باعث غیاب خواننده می شود.

      پل ریکور با توجه به پدیده ی "مرگ مؤلف" منقول از رولان بارت می گوید: برای خواندن یک کتاب باید فرض کرد که نویسنده اش مرده و کتاب پس از او به دست ما رسیده است. و در حقیقت او هم  نقش یک خواننده را ایفا می کند. به تعبیر جان آستین، گفتار سه جنبه دارد یکی فعل گفتار که توسط متکلم به زبان می آید و دیگری فعل ضمن گفتار یا همان انتقال معانی از گوینده به شنونده و سوم فعل بعد از گفتار که موجب تاثیرپذیری مخاطب می شود. اما نوشتار و متن، مستقل از این سه عنصر شکل می گیرد.

    حال با فرض مرگ مؤلف و تولد متن و خواننده، دو اتفاق رخ می دهد یکی این که تمام شرایط پیرامونی محیط از بین می رود و بستر فرهنگی و اجتماعی(4) وجود ندارد. اتفاق دوم این که متن با مخاطب خاص روبه رو نیست بلکه هر کسی می تواند آن را بخواند و برداشتی از آن داشته باشد. یعنی متن بر روی هر انسانی گشوده است. به قول گادامر افق معنایی مؤلف با افق معنایی مفسر در هم آمیخته می شود و با گسترش خوانندگان، کنش خواندن تکامل می یابد. با این دو رخداد متن مستقل در صدد ایجاد یک جهان جدید است. که به موازات دنیاهای بیرون از خود پیش می رود. زندگی در دنیای متن با ویژگی هایی همراه است که به توضیح آنها می پردازم.

     خصلت اول متن این است که زمینه زدایی(5) می کند. یعنی باعث به تعلیق در آوردن شرایط جامعه شناختی و روان شناختی حاکم بر مؤلف می شود. از طرفی با گستره ی مخاطبان و ایجاد شرایط جدید نوعی زمینه زایی(6) هم رخ می دهد. یعنی یک فضای متفاوتی برای ما ترسیم می کند تا بر اساس داده های پیشین آن را مورد بررسی قرار دهیم.

     از دیدگاه ریکور متن واسطه ای است که خواننده از طریق آن به شناخت خود دسترسی پیدا می کند. یعنی زندگی را در یک جهان متنی تجربه می کند. به تعبیر رومن رولان ما کتاب نمی خوانیم بلکه خود را در کتاب می خوانیم. یا به قول ریکور فهمیدن برای موجود متناهی همانا انتقال یافتن به زندگی دیگری است. چون اگر زندگی معنادار نباشد؛ فهم برای همیشه ناممکن خواهد بود.

      ویژگی دوم، دور هرمنوتیکی است که از بنیادی ترین مسائلی است که در تمام گرایش های متنوع هرمنوتیکی قابل مشاهده است. به این معنی که از فهم جزء به فهم کل و برعکس در نوسان است. و هر دو موجب تقویت فهم می شود. خواننده اطلاعات پیشینی خود را وارد متن می کند و از متن هم اطلاعاتی دریافت می کند و با تردد معنایی که بین این دو رخ می دهد؛ فاعل شناسا اطلاعات جدیدی را کسب می کند. از سوی دیگر رابطه ای بین شناخت ما از متن و شناخت دیگران از همین متن در حال رخ دادن است که ریکور به آن دور هرمنوتیک ثانوی می گوید. در حقیقت متن زایا(7) است.     

      خصوصیت سوم این که ما با نوعی سوء فهم نسبت به نویسنده مواجه هستیم. چند معنا بودن متن از همین بدفهمی شروع می شود یعنی نباید به دریافت و برداشت مؤلف اکتفا کرد چرا که متن و الفاظ به کار رفته در آن، معانی جدیدی را پیش روی ما قرار می دهد.

      نکته ی پایانی این که با درگیر شدن با متن، خواننده باید بتواند به ناگفته های مؤلف دسترسی پیدا کند. چون هر نویسنده ای به نوعی خودسانسوری تن می دهد و تمام حرف هایش را بیان نمی کند یا در درج کلام محفوظ داشته؛ سعی در لاپوشانی آن می کند. یک خواننده ی فعال می تواند ناگفته و نانوشته های نویسنده را با غور کردن در متن دریافت کند.

      با توجه به این چهار ویژگی که در متن وجود دارد؛ ما وارد دنیای جدیدی به نام دنیای متن شده و در آن زندگی می کنیم. به تعبیر مولوی ما به جای صیادی، خود صید متن می شویم.

عشق گوید به گوشم پست پست     صید بودن بهتر از صیادی است

--------------------------------------------

1-Hermeneutic

2-Intersubjectivity

3- Context

4-Distantation

5-Decontextualized

6- Recontextualize

7-Generative

تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 161 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 3:54