برای پزشکی 97
پیش از این که به داوری زودهنگام پیرامون شیوه ی کلاس داری ام بپردازید؛ خود بدان اهتمام می ورزم. تمام تلاشم در تدریس این است که دیکتاتور نباشم. یعنی سیستماتیک و سفارش شده سخن نگویم. به قول نظامی
عاریت کس نپذیرفته ام آنچه دلم گفت بگو گفته ام
جرم اصلی من در دانشگاه همین است و می خواهم شما را هم شریک جرم کنم. استقلال در اندیشه و پیرو دیگران حتی پدر و مادر نبودن شعار من است. بر خلاف علوم تجربی که تقریبا پذیرش مطلق را طلب می کند. در حوزه ی علوم انسانی خصوصا ادبیات نباید زیر بار ایدئولوژی رفت. سخنان کلیشه ای و دیکته ای کار آدم های ناآزموده است. این که حضرت علی به فرزندش فرمود: بنده ی دیگران مباش که خدا تو را آزاد آفریده؛ تداعی همین معناست. از همو نقل شده که هر کس به من مطلبی بیاموزاند مرا بنده ی خویش ساخته؛ مراد از بندگی پیروی محض نیست بلکه تابعیت استدلال است.
در این چند صباح زیستن که مملو از جبریات است؛ باید به اختیار خویش حرمت نهاد و آگاهانه و آزادانه در جستجوی زمان از دست رفته بود. به تجربه ی زیسته خود بیاندیشیم و جزء گروه "من جرب المجرب حلت به الندامه" نباشیم. خود خوب می دانید که دانش پزشکی تجربه ی هاریسون و گایتون است اما علوم انسانی پرواز در ابرهای ندانستن.
تب فلسفی...برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 182