تب فلسفی

متن مرتبط با «مردن» در سایت تب فلسفی نوشته شده است

مردن خندان

  •    مردن خنداندر سوگ سیدمحمود دعایی       بزرگداشت یک شخصیت پس از مرگ او به معنای مرده پرستی نیست بلکه با پایان یافتن یک زندگی داوری در باره ی فرد آغاز می شود. چرا که انسان های در حال زیست، چه خوب و چه بد، شاید به تغییر در رفتار و گفتار تن دهند. به قول حافظعیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت که گناه دگران بر تو نخواهند نوشتمن اگر خوبم اگر بد تو برو خود را باشهرکسی آن درود عاقبت کار که کشت    کشت آدمی و عاقبت مأبی او تا پایان زندگی ادامه دارد. وقتی کسی می میرد و پرونده ی اعمالش بسته می شود، داوری در باره اش امکان پذیر می گردد. هر چند گفته ی اذکروا موتاکم بالخیر(مردگان تان را به خوبی یاد کنید) بوی سیاست بنی امیه ای می دهد. اما از زوایه ی دیگر این نگاه بیانگر نقص آدمی نیز هست. چون هیچ کس کامل نیست و باید اعتراف کردکه انسان موجودی گناهکار و لغزنده در کار و گفتار است. لذا بخشش و گذشت پس از درگذشت امری مطلوب است. البته شاید در مورد دست اندرکاران سیاست نیازمند تأمل باشد. به این بیت محمد اقبال، شاعر پاکستانی، بسیار باور دارم که فرمود:    نشان مرد مؤمن با تو گویم        که چون مرگش رسد خندان بمیرد   این حس فقط در وجود آدمیانی بروز می کند که زیبازیستن را تجربه کرده باشند. این گونه حالت، خاص کسانی است که تحمل رنج و گریه ی دیگران را ندارند. و کسی می تواند زجر دیگری را تحمل نکند که خود، این رنج را تجربه و در طول حیات به کم زندگی قانع باشد. یعنی فراموش نکند که خود چگونه زیسته است. و مهم تر این که خاطره ی تلخ روزهای سخت را از یاد نبرده باشد. بنابراین چنی, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها