تب فلسفی

متن مرتبط با «مرد» در سایت تب فلسفی نوشته شده است

آیا خدا مرده است؟

  • آیا خدا مرده است؟ جمله ی خدا مرده است بدین معناست که در واقع نمادها مرده اند.(1)مقدمهشخصیت ها و نویسندگانی که از مرگِ چیزی سخن گفته اند، شهرت بسیار یافته اند. نیچه مشهور به مرگ خداست. او با طرح این ایده در کتاب «حکمت شادان»، غوغایی به پا کرد که تاکنون آثارش برجا مانده است. پس از او رولان بارت در مقاله ای بلند از مرگ مؤلف خبر داد و هرمنوتیکرهای زیادی در مباحث زبان شناسی پیرو او شدند. گراهام آلن در کتاب «رولان بارت» به استناد کتاب «غوغای زبانِ» او به نزدیک شدن نظریه ی مرگ مؤلف به مرگ خدای نیچه گواهی می دهد.(2) بارت مؤلف را خالق خداگونِ معنا می داند.(3) بارت متن را یک بافته یا فضایی چند بُعدی می داند که در آن مجموعه ی متنوعی از نوشته ها به هم برمی خورند و درهم می آمیزند که هیچ کدام از آنها اصلی نیستند.(4) گوستاو فلوبر هم در توصیف مؤلف می گوید: نویسنده در اثرش باید همچون خدا در کائنات باشد. همه جا حاضر باشد و هم هنگام در هیچ کجا پیدا نباشد.(5) جالب است بدانید که بارت هم متأثر از اندیشه های ژاک دریدا است که قائل به شالوده شکنی یا مرگ ساختار بود. حتی کسانی چون ژان فرانسوا لیوتار و لارِنس کِهون که از پساتجددگرایی سخن می گویند، باز از مرگ یک سوژه و تکوین سوژه ی نوین خبر می دهند. احیاگران دینی هم با طرح نظریه ی جدید در حوزه ی دین شناسی، به اماته ی دینی و پایان یافتن یک قرائت از دین فتوا صادر می کنند. از این پارادوکس ها می توان نتیجه گرفت که هر تزی در زمان و شرایط خاصی بیان شده است و قابل تعمیم به همه ی زمان ها و مکان ها نیست. بنابراین طرح مرگ خدا توسط نیچه نیازمند واگشایی و تحلیلی همه جانبه است تا مقصود او روشن و مبرهن گردد. چنان که مرگ مؤلف بارت در پی بیان زایش معنا از یک متن است. به, ...ادامه مطلب

  • دیدار با مرد بزرگ جنوب

  • دیدار با مرد بزرگ جنوب در ته تصورش این است که هنوز مأموریت و مسئولیت الهی او برای هدایت آحاد جامعه به دین و قرآن به اتمام نرسیده است. در آستانه ی نود سالگی، به حسب سال هجری قمری، خدا را شکر می کند که به زوال عقل دچار نشده است و می تواند خطاب به دوستان و مخاطبان خود، سخنی قرآنی به زبان آورد و حدیثی از پیامبر یا معصومین قرائت کند. و یا گاه دست به قلم شده، کتابی را به نگارش در آورد. همت آن بزرگوار در توجه به مفاهیم و داده های قرآنی و بیان جنبه هایی از رسالت پیامبر اسلام(ص) ستودنی است. دائرة المعارف گونه چون کتاب «معارف و معاریف» اش صحبت می کند. اطلاعات تاریخی و تفسیری از دین اسلام، ذهن و زبانش را فعّال نگه داشته است. در منزلی قدیمی و بسیار ساده و عادی سکنی گزیده است و دوستان و آشنایان جنوبی را به حضور می پذیرد. هنوز در رسمی سنتی و حوزوی از دیدارها استقبال می کند. با وجود این گاه صحبت اش رنگ و بوی اندیشه های مدرن را به خود می گیرد. البته تصور می رود با مفاهیم و مظاهر فکری جهان جدید آشنایی چندانی ندارد چون کمتر بر زبانش جاری می شود ولی با دغدغه های روشنفکران دینی معاصر همنوا و همراه است. یعنی اندیشه و افکارش در مرز میان سنت و مدرنیته دور می زند. و از واگویی و بازشناسی آنها هراسی به دل راه نمی دهد. می گفت: دو روز پیش در مراسم تشییع و تدفین بنده ی خدایی فرصت را مغتنم شمردم و صحبت کوتاهی در جمع حاضران ایراد کردم و گفتم: شعار زن، زندگی، آزادی که جوانان امروز سر می دهند زمینه ی قرآنی دارد. جایگاه زن در کلام الهی به خوبی ترسیم شده است. و حیات دوباره و احیای ارزش های انسانی در فرمان های قرآنی موج می زند و آزادی هم مفهومی است که در آیات آفرینش حضرت آدم ذکر شده است. وقتی خداو, ...ادامه مطلب

  • مردن خندان

  •    مردن خنداندر سوگ سیدمحمود دعایی       بزرگداشت یک شخصیت پس از مرگ او به معنای مرده پرستی نیست بلکه با پایان یافتن یک زندگی داوری در باره ی فرد آغاز می شود. چرا که انسان های در حال زیست، چه خوب و چه بد، شاید به تغییر در رفتار و گفتار تن دهند. به قول حافظعیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت که گناه دگران بر تو نخواهند نوشتمن اگر خوبم اگر بد تو برو خود را باشهرکسی آن درود عاقبت کار که کشت    کشت آدمی و عاقبت مأبی او تا پایان زندگی ادامه دارد. وقتی کسی می میرد و پرونده ی اعمالش بسته می شود، داوری در باره اش امکان پذیر می گردد. هر چند گفته ی اذکروا موتاکم بالخیر(مردگان تان را به خوبی یاد کنید) بوی سیاست بنی امیه ای می دهد. اما از زوایه ی دیگر این نگاه بیانگر نقص آدمی نیز هست. چون هیچ کس کامل نیست و باید اعتراف کردکه انسان موجودی گناهکار و لغزنده در کار و گفتار است. لذا بخشش و گذشت پس از درگذشت امری مطلوب است. البته شاید در مورد دست اندرکاران سیاست نیازمند تأمل باشد. به این بیت محمد اقبال، شاعر پاکستانی، بسیار باور دارم که فرمود:    نشان مرد مؤمن با تو گویم        که چون مرگش رسد خندان بمیرد   این حس فقط در وجود آدمیانی بروز می کند که زیبازیستن را تجربه کرده باشند. این گونه حالت، خاص کسانی است که تحمل رنج و گریه ی دیگران را ندارند. و کسی می تواند زجر دیگری را تحمل نکند که خود، این رنج را تجربه و در طول حیات به کم زندگی قانع باشد. یعنی فراموش نکند که خود چگونه زیسته است. و مهم تر این که خاطره ی تلخ روزهای سخت را از یاد نبرده باشد. بنابراین چنی, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها