تب فلسفی

متن مرتبط با «قصه» در سایت تب فلسفی نوشته شده است

اهمیت قصه گویی

  • اهمیت قصه گوییمقدمهآگاهی از فلسفه و اهمیت قصه گویی، کارشناس را در جهت پیشرفت آموزش و تحول در شیوه های قصه گویی ترغیب می کند. یادمان باشد که بشر برای ترقی نیازمند ابتکار و نوع آوری در تمامی عرصه هاست. کتاب های قصه پرتیراژترین و پرطرفدارترین کتاب ها در جهان هستند. داستان خوانی ساده ترین نوع خواندن و عمومی ترین نوع مطالعه در میان انسان هاست. از این رو کودکان با آن انس بیشتری دارند و معمولا مطالعه ی نوجوانان و جوانان با داستان خوانی آغاز می شود. تکثر در نوشتن و خلق یک داستان و تنوع روش ها در ارائه ی آن به مخاطب، نشانگر تمایل نویسندگان و خوانندگان در تغییرات اساسی منطبق بر مسائل روز و درک مخاطبان است. سینما و تئاتر هم به شیوه ای متفاوت به قصه گویی می پردازند.هویت سازی اولین نغمه های مادران در قالب لالایی گویی و پس از آن داستان خوانی برای کودکان و نوجوانان، عامل مهمی در رشد فکری و هویتی آنهاست. روی آوری افراد یک جامعه به شنیدن قصه، آغاز درک خود و آشنایی با پدیده های جهان است. به قول دکتر رحماندوست، كودكان در دنیای قصه‌ها زندگی می‌كنند. آن‌ها با قصه‌ بازی می‌كنند، بیدار می‌شوند، می‌خوابند و حتی در عالم خواب نیز قصه‌ها را دنبال می‌كنند. این دلبستگی به حدی است كه حتی شلوغ‌ترین بچه‌ها با آرامش به قصه گوش می‌سپارند. همچنین، بچه‌ها از شنیدن قصه‌ها چیزهای بسیاری می‌آموزند(1) پس از قصه خوانی، کودکان با نگاه دوباره به تصاویر و فعّال کردن عنصر خیال، به گونه ی دیگر، داستان را مرور می کنند. یا وقتی مربی کتاب را می خواند، با خیال بافی در باره ی چیزهای دیگر می اندیشند. هر فرد به حسب هوش و استعداد خود در پرورش دوباره ی قصه های هستی تلاش می کند. مربی می تواند با خلاقیت های ذهنی خود، کودکان و نوج, ...ادامه مطلب

  • قصه های قرآنی

  • قصه های قرآنیبر این باورم که هر داستانی که به برخورد آدمی با طبیعت پیرامون منجر شود، قصه ای بیش نیست. انسان ها برای فرار از واقعیت های تلخ روزگار در زندگی فردی و اجتماعی خود به طبیعت و دیگر موجودات پناه می برند. گاهی موجودی خیالی می سازند چون دیو و پری. گاه با حیواناتی چون گاو، اژدها، شیر و خرگوش مأنوس می شوند. گاهی هم درختانی چون گندم و سیب و انجیر را اجیر خود می کنند. و در مواقعی هم به زمین، کوه، صحرا و ستاره توسل می جویند. تمام اینها می شود ابزاری برای ساخت قصه ها و متل ها.هنر قصه پردازان این بوده که با به کار گرفتن موجودات دیگر، رخدادهای زندگی پیامبران، امامان، عارفان و قهرمانان را به یک امر دست نایافتنی تبدیل کنند. می توان گفت: قصه پردازی، تلفیق واقعیت با فراواقعیت است. از آنجا که بشر در گذشته، به عناصر طبیعت دسترسی آسانی نداشته است آنها را به خدمت گرفته تا مرزهای تنگ پیرامونی را بشکند و خود را شریک هستی سازد. قصه گو با استفاده از استعارات و کنایات چنان در دل داستان فرو می رود که گاه خود هم مست باورهای داستان می شود ولی پس از بیان قصه درمی یابد که چگونه حوادث با تخیلات عجین شده و شنونده را مسحور خود کرده است. به قول نیچه میل به فریب خوردن در آدمی سرکوب نشدنی است. هنگامی که قصه گو به نقل افسانه ها می پردازد یا زمانی که بازیگر نمایش شاهانه تر از شاه واقعی پا به صحنه می گذارد، او چنان در جذبه ی سحرآمیز لذت و خوشی غرقه می شود که گویی همه ی اینها حقیقی است.(فلسفه، معرفت و حقیقت ص 175) با نگاه بدبینانه ی نیچه ای باید گفت پیشینیان، ما را با قصه ها مشغول ساختند و زندگی مان را با همان آرزوها و آرمان ها پر کردند. ما هم با سرگرم کردن نسل آینده به صحنه های نمایشی ای چون بتمن، اسپا, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها