تب فلسفی

متن مرتبط با «فراموش» در سایت تب فلسفی نوشته شده است

فراموش سازی مرگ

  • فراموش سازی مرگ در سال های اخیر دو موضوع سخت مرا به خود مشغول و معطوف ساخته است، یکی متن اندیشی و دیگر مرگ اندیشی. وجه اشتراک آن دو گذر از زندگی معمولی و درگیر شدن با دنیای دیگر است. اَولی ما را به دنیایی به نام دنیای کتاب سوق می دهد و دومی راه مواجهه با جهان برزخی را آسان می کند. ثمره ی متن اندیشی فهم بهتر متون و نشانه ها در راستای درک جهان اندیشه ها است. و نتیجه ی مرگ اندیشی پذیرش پدیده ی مرگ و جهان پس از آن است. به نظر می رسد ما با هر دو جهان بیگانه ایم و باید تلاش کنیم که با آن دو آشتی کنیم و رفاقتی برقرار نماییم. مفهوم مرگ چون مفهوم خدا، از مفاهیم غریب و پیچیده است، یکی از غربت هایش این است که با مرگ ما همه ی آدمیان و چیزهای پیرامون ما هم می میرند. یعنی مرگ، مرگ همه کس و همه چیز است. انسان وقتی می میرد با مردنش همه ی تصورها و تصویرهایش رنگ می بازند و با او می میرند. از این رو درک اندکی از آن موجبات تحول بسیاری در درون آدمی می شود. اما انسان ترجیح می دهد آن را به فراموشی بسپرد. و گویا بهترین راه مواجهه با آن، بی خبری از آن در طول دوران حیات است. این که آن را با مفهوم خدا قیاس کردم چون غفلت از مرگ چون فراموشی خدا موجب نسیان نفس می شود. ولاتکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم که گفته اند عکس نقیض حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» است. گفتگو از مرگ به معنای ترس از آن نیست. بلکه برای درک بهتر زندگی است. خدا و مرگ دو مفهوم جاودانه ای هستند که آدمی به واسطه ی عدم درک دقیق به کسوف آنها رضایت می دهد. در جهان راززدایی شده ی قرن بیست و یکم، پروژه ی فراموشی مرگ طرح می گردد. چرا که بشر به خاطر ناتوانی در رازگشایی پاره ای پدیده ها از جمله خدا و مرگ ترجیح م, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها